تحلیل تکنیکال چیست به زبان ساده آموزش تحلیل تکنیکال از صفر
فعالان بازارهای سرمایهگذاری همچون بازار بورس اوراق بهادار، بازار تبادل ارزهای خارجی و همچنین بازار ارزهای دیجیتال، از روشهای گوناگونی جهت کسب سود استفاده میکنند.
دراینبین عدهای از این افراد جهت سرمایهگذاری ایمنتر و کسب سود بیشتر، از تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis) استفاده میکنند و عدهای دیگر نیز متکی بر تحلیل تکنیکال یا فنی (Technical Analysis) هستند.
تحلیل تکنیکال را میتوان رایجترین و محبوبترین راه بررسی بازار و پیشبینی روندهای قیمتی در نظر گرفت که در میان تحلیلگران و تریدرها به دفعات مورد استفاده قرار میگیرد. ازاینرو در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم تحلیل تکنیکال و سپس استفاده از این روش در بازار ارزهای دیجیتال بپردازیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
«تحلیل تکنیکال» (Technical analysis) پیشینهای نزدیک به سه قرن دارد و استفاده از شاخصهای این تحلیل و رسم نمودارهای تکنیکال در دستنوشتههای حدود سیصد سال پیش نیز مشاهده شده است.
طبق بسیاری از منابع موجود، نخستین استفادهی برجسته از این تحلیل بهوسیله آقای چارلز داو (Charles Dow) انجامگرفته است. بد نیست بدانید که آقای داو که بهنوعی بنیانگذار والاستریت ژورنال به حساب میآید، موفق به ابداع شاخصی شد که بعدها به افتخار وی به شاخص میانگین داو جونز نامگذاری گردید.
در سالهای اخیر و از وقتی که تحلیل تکنیکال بهطور تخصصی در بازارهای مالی مورد استفاده قرار گرفته است، الگوها و تکنیکهای مختلفی در بررسی فنی چنین بازارهایی گسترش پیدا کردهاند و تحلیلگران با ترکیب الگوهای گوناگون و تکنیکهای رایج در این عرصه، اقدام به پیادهسازی استراتژیهای معاملاتی خود میکنند.
در تحلیل تکنیکال به کمک نمودارها و دادههای قیمتی، حجم معاملات، وضعیت کلی بازار و روند قیمتی داراییهای مختلف بررسی میشود. به بیانی دیگر، تحلیل تکنیکال را میتوان تعیین یک استراتژی معاملاتی در راستای ارزیابی یک سرمایهگذاری و همچنین تعیین فرصتهای معاملاتی بیان کرد. اساساً تحلیلگران تکنیکال با استفاده از روندهای آماری یک دارایی، نوسانات قیمتی و همچنین حجم معاملات آن دارایی است که اقدام به پیشبینی آینده قیمتی یک دارایی میکنند.
اساس عملکرد تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال طبق مطالعات قیمتهای گذشته و فعلی یک سهم یا دارایی انجام میگیرد و فرض اصلی بر این است که روندهای قیمتی یک دارایی بههیچعنوان تصادفی نیستند و تاریخ تکرار میشود. طبق این دیدگاه، تحلیلگرهای تکنیکال میتوانند با بررسی تاریخچه قیمتی یک دارایی یا سهم و همچنین با استفاده از الگوهای تشکیلشده در نمودارهای قیمتی مربوطه، روندهای قیمتی آینده آن را پیشبینی کنند.
همانطور که در بالا نیز ذکر کردیم، عنصر اصلی تحلیل تکنیکال، عامل عرضه و تقاضا است. عرضه و تقاضا درواقع بیانی از احساسات بازار است. این فاکتور به این اشاره دارد که قیمت یک دارایی را میتوان نتیجهای از تقابل فشار خریدوفروش آن دارایی دانست که چنین فشارهایی رابطه مستقیمی با احساسات تریدرهای بازار (ترس و طمع آنها) دارند.
همچنین بایستی دقت کنید که در بازارهایی که دارای روندهای قیمتی طبیعی بوده و معاملات آنها در حجمهای بالایی انجام میشود، بیشتر میتوان به تحلیل تکنیکال اتکا کرد. درنتیجه هرچه حجم معاملات بازار بیشتر باشد، دستکاری قیمتها و نتیجتاً نوسانات غیرطبیعی بازار کاهش پیدا خواهد کرد. در دوره جامع بورس ایران با تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال آشنا شوید.
تفاوت میان تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
تا به اینجا اساس تحلیل تکنیکال را توضیح دادیم و نشان دادیم که تحلیل تکنیکال بر روی دادههای قیمتی گذشته و حجم معاملات فعلی دارایی مدنظر متمرکز است، این در حالی است که در «تحلیل بنیادی یا فاندامنتال» (Fundamental analysis) بر اساس شرایط و عوامل اقتصادی مختلف همچون مدیریت شرکت یا پروژه مدنظر، اعتبار آن، شرایط بازار، نرخ رشد و… اقدام به تخمین ارزش ذاتی یک سهم یا دارایی میشود و برخلاف تحلیل تکنیکال فرض بر این است که آیندهی یک دارایی به عواملی بیشتر از دادههای قیمتی پیشین آن دارایی بستگی دارد.
جدا از این موارد، تحلیل تکنیکال معمولاً راهی است جهت پیشبینی روندهای قیمتی و رفتار بازار، ولی تحلیل بنیادی روشی است که ببینیم آیا یک دارایی طبق شرایط و پتانسیلی که خود دارد، زیاد از حد ارزشگذاری شده است یا نه؟ ازاینرو تحلیل تکنیکال بیشتر توسط تریدرهای کوتاهمدت مورد استفاده قرار میگیرد، درحالیکه تحلیل بنیادی بیشتر مورد استفاده صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاران بلندمدت است.
چند قاعده کلی در تحلیل تکنیکال
جهت درک صحیحتر تحلیل تکنیکال، ضروری است تا تئوری داو (DOW Theory) را مورد بررسی قرار داد که همانا اصل و اساس تحلیل تکنیکال به حساب میآید. استفاده از تحلیل تکنیکال به تریدرها کمک میکند تا به درک صحیحتر از احساسات بازار برسند. در حقیقت تحلیل تکنیکال، تاریخچه یک سهم یا دارایی را بهوسیله نمودارهای قیمتی و حجم معاملات بررسی کرده و در آن اهداف پروژه یا شرکت، حائز اهمیت نیست.
از طرفی اصول نهفته در تئوری داو جونز را میتوان جزو پایههای اساسی تحلیل تکنیکال دانست که هر تریدر تکنیکالی بایستی به آنها توجه کند. در ادامه قصد داریم تا به قواعدی اشاره کنیم که بایستی توسط تریدرهای تکنیکال موردتوجه قرار بگیرند:
- همهچیز از قیمت تأثیر میگیرد و تمامی جزئیات گذشته، حال و آینده، در قیمت فعلی دارایی قابل مشاهده است.
- همواره بایستی با چندین متغیر مختلف به بازار توجه کرد که عبارتاند از درخواستهای خریدوفروش در گذشته، حال حاضر و آینده و همچنین قانونگذاریهای تأثیرگذار بر بازار.
- تغییرات قیمتی تصادفی نبوده و اغلب پیرو روندهایی هستند که قیمت را در کوتاهمدت یا بلندمدت تعیین میکنند.
- تحلیلگران بایستی بیشتر تمرکز خود را بر روی خود قیمت بگذارند، نه متغیرهایی که بر قیمت تأثیر دارند.
حال قصد داریم تا به برخی از این قواعد که در بالا به آنها اشاره کردیم، بهصورتی دقیقتر نگاهی بیندازیم:
قیمت، بیانگر همه چیز است و تمامی تمرکز بر روی قیمت است
در تحلیل تکنیکال، مهمترین فاکتوری که مورد ارزیابی قرار میگیرد قیمت است و تمرکز اصلی تریدرها نیز بر روی قیمت است تا دیگر متغیرها. اگرچه متغیرهای گوناگونی بر قیمت یک سهم یا دارایی اثر میگذارند ولی تحلیلگران معتقدند که تمامی جزئیات مربوط به یک سهم یا دارایی (مثل قیمتهای گذشته، حال و آینده آن)، در قیمت فعلی لحاظ شدهاند.
درواقع این دسته از تحلیلگران عقیده دارند که در این تحلیل، تاریخ تکرار خواهد شد و با تکیهبر این قاعده، میتوان آینده بازار را پیشبینی کرد.
نوسانات قیمتی تصادفی نیستند
دیدگاه کلی تحلیلگران تکنیکال بر این است که نوسانات قیمتی یک دارایی، اصلاً تصادفی نیستند. درواقع روند نمودارهای قیمتی و همچنین عامل مهمی همچون عرضه و تقاضا، از روندی ثابت پیروی میکنند. هرچند این احتمال وجود دارد که هرکدام از این روندها در بازههای زمانی کوتاه یا بلندمدت تغییر کنند.
مثلاً پسازآنکه روند قیمت یک دارایی شکل گرفت، احتمال آنکه روند فعلی ادامه پیدا کند، بیشتر از احتمال شکست آن است و تریدرهای تکنیکال از این نکته استفاده میکنند و با توجه به روندهای قبلی آن سهم یا دارایی، تلاش میکنند تا رفتار آیندهی بازار را پیشبینی کنند.
معایب تحلیل تکنیکال
- نتایج پیشبینیشده ۱۰۰درصدی نیستند.
- روش تحلیلِ تحلیلگران تأثیری زیادی بر پیشبینیشان میگذارد.
- اندیکاتورهای مختلف ممکن است سیگنالهای خرید و فروش متفاوتی بدهند.
اگرچه تحلیل تکنیکال رایجترین روش مورد استفاده توسط فعالان بازارهای مالی است ولی به عقیده برخی از کارشناسان و متخصصان، این روش از تحلیل، تا حدودی غیرقابل اطمینان و از جهاتی بحثبرانگیز است. این افراد به تحلیل تکنیکال لقب پیشگویی خودآموز (Self-Fulfilling Prophecy) را دادهاند.
در حقیقت آنها اعتقاد دارند که افرادی که از این تحلیل استفاده میکنند، بهنوعی با اعداد و منطقهای ریاضی به دنبال توجیه رفتارهای معاملاتی خود هستند. دقت کنید که بر اساس نظریه پیشگویی خودآموز، یک رویداد زمانی اتفاق میافتد که بسیاری از مردم به رخ دادن آن اعتقاد داشته باشند.
علاوه بر این، منتقدان تحلیل تکنیکال اعتقاد دارند که در بازارهای مالی، اگر عدهی عظیمی از تریدرها و سرمایهگذاران، تمرکز خود را بر روی یک ابزار تحلیلی بخصوص مثل خطوط مقاومت و حمایت قرار دهند، بهاحتمالزیاد، شاهد عملکرد بهتر این ابزار خواهیم بود که این موضوع نیز بهخودیخود یکی از انتقادات واردشده به این روش تحلیلی است.
پرکاربردترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها (Indicators) جزو اساسیترین ابزارهای مورد استفاده به حساب میآید. اندیکاتورها به شناسایی روندهای فعلی کمک میکنند و اطلاعات باارزشی را نیز در مورد روندهای آینده در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و استفاده از آنها باعث افزایش کارایی و سرعت در تحلیلها خواهد شد.
از آنجایی که امکان خطای اندیکاتورها نیز وجود دارد، تریدرهای حرفهای جهت کاهش خطای تحلیلهای خود، بهصورت همزمان از اندیکاتورهای مختلف استفاده میکنند.
ازجمله پرکاربردترین اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال میتوانیم به موارد زیر اشاره داشته باشیم:
Stochastic RSI، اندیکاتور مورد استفاده در تحلیلهای تکنیکال است که میزان آن بین صفر الی صد بوده و ترکیبی است از اندیکاتورهای استوکاستیک و شاخص نسبی قدرت و از آن جهت تشخیص قیمت استفاده میشود. از طرفی بیشتر حساسیت این اندیکاتور نسبت به شاخص نسبی قدرت بوده و درست مثل این شاخص، فروش و خرید بیشازحد را تعیین میکند.
تحلیل تکنیکال در ارزهای دیجیتال
این یعنی در بازار ارزهای دیجیتال نیز، تحلیل تکنیکال جزو پراهمیتترین متغیرها جهت سرمایهگذاری و ترید رمز ارزها به حساب میآید.
تحلیل تکنیکال یکی از تحلیلهای پرکاربرد در بازار ارزهای دیجیتال نیز است. این تحلیل به وسیلهی تاریخچهی حجم معاملات، و قیمت کنونی میتواند وضعیت کلی یک رمزارز را در آینده بررسی کند.
ازآنجایی که بازار رمز ارزها دارای خصوصیات منحصربهفردی است جهت بررسی وضعیت آن، ضروری است تا بهطور کامل به ابزارهای مربوطه تسلط داشت. ازجمله ابزارهای رایج در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال نیز میتوان به نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی اشاره کرد. در موقعیتهای خاص برخی نمودارها نظیر میلهای و شمعی با هم تلفیق خواهد شد تا نتایج بهتری ارائه دهد.
اکثر تحلیلگران این بازار، نمودارهای شمعی را برترین گزینه جهت تحلیل بازار میدانند؛ چرا که بهوسیلهی نمودارهای شمعی ژاپنی میتوان تغییرات روزانه قیمت هر رمز ارز را با توجه به تغییرات هر کندل به دست آورد. اما ازجمله دیگر ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرند به خطوط روند، اندیکاتور میانگین متحرک و… اشاره کنیم.
استفاده از خطوط روند در تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال
خطوط روند (Trend Line) که یک رمز ارز بهسوی آنها حرکت میکند، مهمترین عاملی است که توسط تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال در نظر گرفته میشود. تریدرها با در نظرگرفتن خطوط روند و دست پیدا کردن به الگوهای قیمتی، قادر خواهند بود تا قیمت آینده یک رمز ارز در بازار را تشخیص دهند. در این روش تریدرها از نوسانات بازار چشمپوشی کرده و با مشاهده بلندترین قلههای قیمتی پیشین، الگوهای قیمتی را تشخیص داده و از آنها در جهت کسب سود بیشتر استفاده میکنند.
همچنین روندهایی نیز هستند که در بازهای بخصوص در رفتوبرگشت هستند. درنتیجه در صورت برخورد با چنین روندهایی، نمودار قیمتی رمز ارز مدنظر، روندی صعودی یا نزولی نداشته و اصطلاحاً بدون روند است. حال اینکه در چنین شرایطی، قیمت آن رمز ارز معمولاً ثابت باقی خواهد ماند.
جدا از این موارد، بایستی در ترسیم خطوط روند نیز دقت خاصی داشته باشیم. همواره پایینترین قیمتی که یک رمز ارز داشته، در پایینترین بخش نمودار قرار میگیرد و نقطهای تحت عنوان کف پایینتر یا Lower Low (L) را به وجود میآورد و بالاترین قیمت آن نیز در بالاترین بخش نمودار قرار خواهد گرفت و نقطهای تحت عنوان سقف بالاترHigher High (H) را به وجود میآورد.
استفاده از سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
جدا از خطوط روند که در تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرند، خطوط دیگری نیز در این تحلیل کاربرد دارند که همان سطوح حمایت و مقاومت هستند.
اساساً با شناسایی این سطوح که افقی هستند، میتوانیم در مورد میزان عرضه و تقاضای اخیر رمز ارز مدنظر خود بررسیهایی را انجام داده و بر اساس این بررسیها، پیشبینی خود را انجام دهیم.
در سطوح حمایتی اینطور به نظر میرسد که تعدادی زیادی از تریدرها تمایل به خرید دارند. این بدین معنی است که این تریدرها باور دارند که قیمت در سطوح حمایتی، در حد پائینی قرار داشته و زمان خوبی برای خرید است.
درواقع حمایت سطحی است که تقاضای خریداران باعث جذب و تحریک فروشندگان خواهد شد. از طرفی این سطح از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کرده و تریدرهای بولیش (Bullish) در آن تمایل به خرید خواهند داشت؛ چراکه باور دارند که قیمت فعلی جذاب بوده و احتمالاً کاهش بیشتری نخواهد داشت.
همچنین خرسهای بازار نیز فروش را متوقف خواهند کرد؛ چراکه بر این باور هستند که بازار بهقدر کافی افت داشته است و شاید مجدداً با جهش روبرو شود. جدا از این، وقتیکه یک رمز ارز به یک سطح حمایتی نزدیک شود، شاهد تشکیل صفی از خریداران خواهیم بود و این میزان از تقاضا، باعث توقف افت قیمت شده و در برخی مواقع نیز باعث ایجاد روندی صعودی خواهد شد.
سطوح مقاومت نیز دقیقاً نقطه مقابل سطوح حمایتی هستند. در سطح مقاومت، عرضه در آن بیش از تقاضا بوده و روند صعودی متوقف میشود. در حقیقت زمانی یک سطح مقاومتی ایجاد میشود که خریدارانی که در سطوح پایینتر، یک دارایی را خریدهاند، شروع به ذخیره سود خودکرده و خرسهای بازار پوزیشن شورت بگیرند؛ چراکه بر این باور هستند که قیمت کماکان صعود خواهد کرد. درواقع زمانی که میزان عرضه بیشتر از تقاضا باشد، روند صعودی قیمت متوقف و روند بازخواهد گشت.
در حقیقت در این سطوح شاهد تشکیل صفی گسترده از فروشندگان خواهیم بود. به بیانی دیگر، در سطوح مقاومتی شاهد عرضهی گستردهی یک رمز ارز خواهیم بود. همچنین زمانی این سطح ایجاد میشود که قیمت یک رمز ارز به بالاترین میزان خود برسد. اما جالب این است که پس از رسیدن ارزش یک رمز ارز به میزان حداکثری، آن ارز دیجیتال با عرضهای گسترده و فروش مواجه شده و قیمت مجدداً به حد پیشین خود برمیگردد.
استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
از دیگر ابزارهای رایج در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، ابزار «میانگین متحرک» (Moving Average) است. این ابزار بر اساس میانگین قیمتهای رمز ارز مدنظر در بازههای زمانی مشخص عمل میکند. مثلاً میانگین متحرک یک روز بخصوص، بر اساس قیمت آن رمز ارز در بیست روز قبل آن محاسبه میشود.
درواقع با میانگینگیری از همه بیست کندل پیشین، یک قیمت بهدست میآوریم و این کندل، آن قیمت را در قالب یک خط بر روی نمودار قیمتی ترسیم میکند که همان خط میانگین متحرک است.
استفاده از حجم معاملات در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، حجم معاملات نیز دارای نقش حائز اهمیتی در شناسایی روندهای قیمتی بازار هستند. معمولاً روندهای برجسته، با حجم خریدوفروش بالایی همراه هستند؛ این در حالی است که روندهای ضعیف، حجم کمتری از معاملات را به خود اختصاص میدهند.
زمانی که قیمت یک ارز دیجیتال افت میکند، به تریدرها توصیه میشود که حجم معاملات را در کنار افت قیمتی فعلی آن بررسی کنند. درواقع یک روند صعودی بلندمدت هم حجم بالای خریدارها و هم حجم کم فروشندگان را به همراه دارد. ازاینرو ضروری است تا در بازههای زمانی مشخص، حجم معاملات را بررسی کرد.
علاوه بر این، اگر در خلال افزایش قیمتها، شاهد کاهش حجم خرید باشیم، بهاحتمالزیاد نموداری صعودی خواهیم داشت که در حال نزدیک شدن به نقطه عطفی است که بهزودی در آن نقطه با کاهش قیمت روبهرو خواهیم بود. دقت داشته باشید که در روندهای نزولی هم عکس این قضیه رخ خواهد داد.
سخن پایانی
اساساً پیشنهاد میکنیم تا تحلیلگرانی که در پیشبینی روندهای قیمتی خود تنها بر اساس تحلیل بنیادی عمل میکنند، از تحلیل تکنیکال نیز جهت پیدا کردن نقطه مناسب برای ورود به معامله یا خروج از آن استفاده کنند تا بدین ترتیب اولاً ریسک معاملات خود را کاهش دهند و ثانیاً سودآوری خود را تا حد زیادی افزایش دهند.
از طرفی از جمله سرویسهای شناختهشده و محبوب در میان تحلیلگران تکنیکال، میتوانیم به وبسایت TradingView اشاره کنیم که از آن جهت رسم نمودارها و تحلیل چارتهای قیمتی استفاده میشود.
برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان از کارشناسان ما، اطلاعات خواسته شده رو تکمیل فرمایید.
سلام مرسی از مقاله خوبتون میخواستم بدونم که آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب میدهد اصلا سرمایه گذاری در بورس ایران کار درستی هست؟
سلام نیمای عزیز
ممنون از نظرت و سوال خوبی که پرسیدید
ببینید تحلیل تکنیکال توی بازار بورس ایران هم کاربرد داره اما خب زیاد توی این بازار مورد استفاده قرار نمیگیره
موفق و پر سود باشید
آیا تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال جواب می دهد چون خیلی اخبار روی سعودی یا نزولی بودن بازار تاثیر میزاره
سلام وقت بخیر
بله یکی از ابزارهای حیاتی تحلیل در بازار کریپتو همین تحلیل تکنیکال هست
موفق باشید
سلام برای آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال باید از چه طریقی اقدام کنم به یادگیری؟
سلام وقت شما بخیر
میتونید از خوندن مقالات بخش تحلیل تکنیکال سایت ما شروع کنید
موفق باشید
عالی و کامل بود. ممنون از سایت خوبتون . بهترین هستین شما
تحلیل تکنیکال، در بازارهای مالی، یکی از روشهای مهم برای بررسی رفتار و روند قیمتها و ارزش اوراق بهمنظور پیشبینی تغییرات آینده است. این تحلیل بر اساس دادههای تاریخی از نمودارها و اشکال مختلف، میکوشد الگوها و تکرارهای گذشته را شناسایی کند و از طریق آنها سعی میکند به نتایجی درباره آینده برسد.
من ساده ترشو بهت میگم تحلیل تکنیکال تلاش میکند با بررسی الگوها و تغییرات قیمتی در گذشته، به تصویری از رفتار آینده یک دارایی برسد. اینجاست که ما با وارد کردن اصطلاحاتی مانند “نمودارهای شمعی”، “میانگینهای متحرک”، “حجم معاملات” و “پشتیبانی و مقاومت” روبرو میشویم.
من تحلیل تکنیکال رو توی کانال آقای ارشیا عزیزپور یاد گرفتم خیلی خوب توضیح دادن
برای یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال لطفا ویدیو جامع بزارید که بهتر و بیشتر آگاه بشیم
ممنون بابت تعریف تحلیل تکنیکال به صورت جامع و کاملتون
عالی بود ممنون از شما