ییلد فارمینگ (Yield Farming) چیست؟ استراتژی کسب درآمد از دیفای
اگر با حوزه امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) آشنا باشید، بهاحتمالزیاد تابهحال نام ییلد فارمینگ به گوشتان خورده است. ییلد فارمینگ (Yield Farming) ازجمله جذابترین و پرکاربردترین مفاهیم مربوط مورداستفاده در حوزه دیفای است و بهنوعی سیستم مالی جذابی به شمار میرود که این روزها سروصدای بسیاری را در عرصه ارزهای دیجیتال به پا کرده است. ازاینرو در این مطلب قصد داریم تا بهطور کامل بهتمامی جوانب این مفهوم بپردازیم.
Yield Farming چیست؟
پیش از اینکه به مبحث ییلد فارمینگ بپردازیم باید دید که دیفای چیست؟ منظور از «دیفای» (Defi) امور مالی غیرمتمرکز است و همانطور که از نام آن پیداست شامل تمام امور مالیای میشود که توسط هیچ شخص ثالثی اداره و کنترل نمیشوند و بر بستر بلاک چین قرار دارند. دیفای میتواند شامل صرافیهای غیرمتمرکز و اپلیکیشنهای دیگری باشد که همگی برای ادامه فعالیت نیاز به قراردادهای هوشمند دارند. از آنجایی که دیفای مبحثی طولانی است میتوانید برای آشنایی بیشتر مقاله «دیفای چیست» را مطالعه کنید.
خب احتمالا تا اینجا با صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز آشنایی دارید. یک صرافی متمرکز را در نظر بگیرید که برای شروع باید مقدار زیادی پول به پلتفرم خود تزریق کند تا کاربران بتوانند وارد شوند و به معامله بپردازند. ولی در پروژههای دیفای نظیر صرافیهای غیرمتمرکز نیاز است که کاربران نقدینگی را فراهم کنند تا باقی کاربران بتوانند جذب صرافی شده و به فعالیت بپردازند.
به همین دلیل نیاز است که امتیازاتی به کاربران داده شود تا تمایل پیدا کنند که به جای اینکه کوینها و توکنهای خود را در کیف پولهایشان ذخیره کنند آن را به پلتفرمهای غیرمتمرکز بیاورند و به نوعی سرمایهگذاری کنند تا نقدینگی نیز به آن پلتفرم تزریق شود.
حال برگردیم به مفهوم اصلی که همان «ییلد فارمینگ» (Yield Farming) است. Yield در لغت به معنای سود یا بازده است و در نتیجه ییلد فارمینگ را میتوان نوعی کشت بازده یا کشت سود تعبیر کرد.
ییلد فارمینگ روشی است که کاربران ارزهای دیجیتال خود را به استخرهای نقدینگی وارد کرده و با این نوع سرمایهگذاری سود کسب میکنند. کاربران میتوانند به عنوان وامدهنده یا وامگیرنده در این پلتفرمها فعالیت کنند. ییلد فارمینگ به «استخراج نقدینگی» (Liquidity Mining) نیز شناخته میشود البته دقت کنید که این دو در اصل دو مفهوم متفاوت هستند.
ییلد فارمینگ این قابلیت را به افراد میدهد تا بهوسیله Money Legoهایی که بر بستر شبکه بلاک چین اتریوم ایجاد شدهاند، کسب درآمد کنند. Money Lego به پلتفرمهایی گفته میشود که میتوان در آنها اقدام به ییلد فارمینگ کرد.
نحوه کار ییلد فارمینگ
در مورد نحوه کارکرد ییلد فارمینگ بایستی در نظر داشته باشید که ارائهدهندگان نقدینگی یا همان کاربران، دارایی دیجیتال خود را به استخرهای نقدینگی واریز کرده و این استخرها تشکیل بازاری را میدهند که در آنها، کاربران قادر خواهند بود تا وام بدهند یا قرض بگیرند و توکنهای خود را مبادله کنند
از طرفی جهت استفاده از این بسترها، کاربران بایستی هزینههایی را پرداخت کنند که این هزینهها در میان تأمینکنندگان نقدینگی (با توجه به سهمی که در استخر نقدینگی دارند)، تقسیم خواهد شد و این دقیقا اساس نحوه عملکرد این مفهوم است. سهمی که کاربران دریافت میکنند یا میپردازند بستگی زیادی به آن پلتفرم و قراردادهای هوشمند برقرار بر روی آن دارد.
واضح است که کاربرانی که ارز خود را به استخر وارد میکنند و پول میدهند، سود و توکنهای مخصوصی را دریافت میکنند. در ادامه بیشتر در مورد این توکنها صحبت خواهیم کرد. از طرف دیگر کاربرانی هستند که سرمایه خود را وارد استخر نقدینگی میکنند و با قفل کردن آن وام دریافت میکنند. وام گیرنده باید بر طبق زمان قرارداد مبلغ وام را همراه با بهره به استخر بازگرداند و اگر طی زمان مورد نظر این کار را انجام ندهد دارایی وی که از قبل در استخر قفل شده بود از دسترسش خارج میشود.
انجام تمام اینها به شکل خودکار از طریق قراردادهای هوشمند انجام میگیرد. ممکن است برایتان سوالی پیش بیاید که اگر شخص خود سرمایه مد نظر را دارد چرا آن را سرمایهگذاری کند تا بتواند وام بگیرد و آن را با نرخ بهره پس بدهد؟ این مبحث پیچیدهتری است ولی یکی از دلایل آن میتواند این باشد که کاربر میخواهد یکی از رمزارزهای خود را حفظ کند زیرا باور دارد که در طول زمان به ارزش آن افزوده میشود. از طرف دیگر نیاز به رمز ارزی دیگر دارد تا یک معامله را به سرعت انجام دهد. در این حال وی باگرفتن وام میتواند یک ارز دیجیتال را سرمایهگذاری و ارز دیجیتال دیگری را دریافت کند.
دقت کنید که کاربرانی که از ییلد فارمینگ استفاده میکنند، بهطور معمول جهت کسب پاداش بیشتر، سرمایه خود را در میان پروتکلهای گوناگون جابهجا میکنند و نتیجتاً اینکه پلتفرمهای دیفای ممکن است از مشوقهای اقتصادی دیگری نیز جهت جذب سرمایه بیشتر به بستر شبکه خود استفاده کنند.
پس میتوان دیدی که ییلد فارمینگ از بسیاری جهات شبیه به سپردهگذاری یا «استیکینگ» (Staking) است. ضمنا بد نیست بدانید که در ییلد فارمینگ، فرایند دریافت و پرداخت این وامها معمولا بهوسیله توکنهایی با فناوری ERC-20 که بر بستر شبکه اتریوم ایجاد شدهاند، انجام میشود و پاداش در نظر گرفتهشده نیز توکنی با این استاندار خواهد بود.
اما ببینیم که این مفهوم چرا و به چه شکل پدید آمد.
چگونگی پیدایش مفهوم ییلد فارمینگ
عصر دیفای در سال ۲۰۲۰ شکوفا شد و این اتفاق بهسادگی رخ نداد. از ماه ژوئن و با عرضه یک «توکن نظردهی» (Governance Token) که COMP نام داشت همهچیز در بازار رمز ارزها تحتالشعاع این اتفاق قرار گرفت و همهجا صحبت از COMP بود. هدف از خلق این توکن پاداش به کاربران پلتفرم «کامپاند» (Compound) بود.
قبل از آنکه فرایند توزیع COMP شروع گردد، پروژه Compound ازنظر حجم داراییهای سپردهگذاری شده، دومین پروژه بزرگ عرصه دیفای به حساب میآمد و با توزیع این توکن، پلتفرم کامپاند سریعاً تبدیل به بزرگترین پروژه دیفای شد. از طرفی پیش از بلند شدن سروصدای پدیده Yield Farming، با عرضه این توکن، چندین پروژه کوچک دیگر نیز با کاربرانی محدود، بهنوعی مفهوم ییلد فارمینگ را معرفی کرده بودند.
پس میتوانیم عنوان کنیم که ییلد فارمینگ مفهوم جدیدی نبود، ولی این نخستین بار بود که این حجم از توجه به این مفهوم مالی در حوزه امور مالی غیرمتمرکز جلب شده بود. وجود این توکن نظردهی که COMP نام داشت به کاربران اجازه میداد که حق نظر در مورد چگونگی اداره این اکوسیستم داشته باشند و همچنین اینکه با فراهم کردن نقدینگی برای استخرهای نقدینگی این توکن را استخراج کنند و سود بیشتری کسب کنند. یعنی کاربری که یک دارایی خود را به شبکه قرض میدهد، وامی را دریافت میکند و این وام همان توکن COMP است.
پس از ایجاد توکن COMP برای ترغیب بیشتر کاربران بسیاری دیگر از پلتفرمها نیز توکنهای خود را ایجاد کردند تا به کاربران پاداش دهند. مثلاً توکن بلنسر (BAL)، بلافاصله بعد از راهاندازی، دویستوسی درصد رشد داشت.
راههای گوناگون ییلد فارمینگ
بهصورت کلی در مفهوم ییلد فارمینگ، از ۳ طریق میتوان کسب سود کرد که در ادامه به هرکدام از این موارد خواهیم پرداخت:
بازارهای پول
بهطور کلی دارندگان رمز ارزها قادر هستند تا بهوسیله وام دادن توکنهای خود در پلتفرمهایی مثل کامپوند، میکر (Maker) و … از داراییهای دیجیتال خود کسب سود کنند. اساساً جهت وام گرفتن یک دارایی بخصوص، بایستی جهت تضمین پرداخت مبلغ وام دریافتی، وثیقهای را درگرو وامدهنده قرار داد و در ییلد فارمینگ نیز این موضوع به پروتکل انتخابشده توسط کاربر وابسته خواهد بود.
اما نکته حائز اهمیت این است که بایستی همواره به نرخ وثیقه گذاری آن پروتکل نیز دقت کرد. در حقیقت اگر ارزش وثیقه کاربر پس از نوسانات بازار به زیر حداقل مقدار لازم در پروتکل کاهش پیدا کند، وثیقه وی لیکوئید شده و درنتیجه بایستی جهت رفع این لیکوئید شدن، کاربر میزان وثیقه خود را افزایش دهد.
بهصورت کلی هر پلتفرمی دارای نرخ وثیقه گذاری (Collateralization Ratio) متفاوتی است و جدا از آن، غالب پلتفرمها نیز با وثیقه گذاری بیشازحد یا اشباع وثیقهگذاری (Overcollateralization) دستوپنجه نرم میکنند.
نهایتا اینکه جنبه منحصربهفردی که در مورد بازارهای پول دیفای وجود دارد این است که وثیقه وامگیرندگان بایستی بیشتر از مقدار وامی باشد که اخذ کردهاند و این بدان معناست که فارمرها بایستی وثیقهای بیشتر از آن مقداری که قصد اخذ وام دارند را در پلتفرم سپردهگذاری کرده تا در صورت عدم بازپرداخت بهموقع، وامدهندگان دارایی خود را ازدسترفته نبینند.
استخرهای نقدینگی
استخرهای نقدینگی (Liquidity Pool) قراردادهای هوشمندی هستند که به کاربران این قابلیت را میدهند تا با تأمین نقدینگی در این استخرها، پاداش مشخصی را دریافت کنند و این پاداش بهوسیله کارمزدهای معاملات انجامشده در بستر یکی از پلتفرمهای دیفای یا کارمزدهای اخذشده از وامگیرندگان پلتفرمهای وامدهی تأمین میگردد.
طرحهای تشویقی
افرادی که اقدام به ییلد فارمینگ میکنند، این قابلیت را خواهند داشت تا بازگشت سرمایه خود را در قالب طرحهای تشویقی پلتفرمهای گوناگون کسب کنند. مثلا پلتفرم «سنتتیکس» (Synthetix) در ازای تأمین نقدینگی، توکنهای SNX را به کاربران خود ارائه میکند، یا پلتفرم Ampleforth که به کاربران خود اجازه میدهد تا درازای تأمین نقدینگی، توکنهای AMPL را کسب کنند.
حال ببینیم که ییلد فارمینگ بهصورت کلی چه نقاط ضعف و قدرتی را به همراه دارد.
نقاط ضعف و قدرت Yield Farming
- نقاط قوت: کسب سود
- نقاط ضعف: خطر از دست دادن سرمایه به علت نوسان بازار و امکان حمله هکرها
نقاط قدرت ییلد فارمینگ کاملا مشهود هستند و اصلیترین آن سوددهی به کاربران خود است. بهصورت کلی ییلد فارمرهایی که سریعتر در یک پروژه جدید مشارکت کنند، قادر خواهند بود تا از پاداشهای توکنی آن پروژه بهرهمند شده و این پاداشها فوراً به ارزش قفلشده اولیه آنها افزوده خواهد شد.
از طرفی اگر آنها توکنهای خود را درزمانی مناسب بفروشند، سود قابلتوجهی نیز از این طریق کسب خواهند کرد و این سود را میتوانند در دیگر پروژههای دیفای سرمایهگذاری کرده تا سود بیشتری به دست آورند.
جدا از این، نقطهضعفی که میتوان برای این حوزه عنوان کرد این است که با توجه به ماهیت ناپایدار بازار رمز ارزها و علیالخصوص توکنهای حوزه دیفای، اگر بازار بهصورت ناگهانی دچار افت شود (همچون وضعیتی که برای پروژه HotdogSwap رخ داد)، ییلد فارمرها در معرض خطر از دست دادن میزان قابلتوجهی از سرمایه خود قرار خواهند گرفت.
دقت کنید که موفقترین استراتژیهای ییلد فارمینگ، پیچیدهترین آنها به حساب میآیند و طی استراتژیها این ریسک برای افرادی که بهصورت کامل از نحوه عملکرد پروتکلهای اصلی دیفای آگاهی ندارند، بیشتر خواهد بود.
ضمنا ییلد فارمرها در معرض ریسک تیمهای توسعهدهنده پروژههای فعال در دیفای و همچنین کدهای قراردادهای هوشمند نیز قرار دارند. اگر بخواهیم سادهتر توضیح دهیم، پتانسیل بالای کسب سود در فضای دیفای باعث شده تا بسیاری از توسعهدهندگانی که پروژههای خود را از پایه راهاندازی نکرده یا کدهای دیگر پروژهها را کپی میکنند نیز به سمت این حوزه جذب شوند.
حال در چنین شرایطی و در یکی از این پروژه، کد پروژه غالبا بررسی نشده و ازاینرو درخطر بروز مشکلاتی قرار دارد که آن را در مقابل حملهکنندگان و هکرها آسیبپذیر میسازد. برای مثال میتوانیم به توکن bZx اشارهکنیم که در ابتدای سال گذشته میلادی با هکهای متوالی روبهرو شد و مجموعاً نزدیک به هشت میلیون دلار از این پروژه به سرقت رفت.
حال با توجه بهتمامی این مفاهیم، سؤال مهم دیگری مطرح خواهد بود و آن این است که در حال حاضر برترین و شناختهشدهترین پلتفرمهای ییلد فارمینگ کدام هستند. در ادامه با ما همراه باشید تا به معرفی آنها بپردازیم.
پروتکلهای در دسترس جهت انجام ییلد فارمینگ
در حال حاضر تعدادی از پروتکلهای حوزه دیفای در ییلد فارمینگ مشارکت دارند که عظیمترین آنها از منظر ارزش در قراردادهای هوشمند، پروژه «آوی» (Aave) است. در حقیقت این پروژه به کاربران این امکان را میدهد تا تعدادی ارز دیجیتال را قرض داده و یا وام بگیرند.
اما پروتکل بعدی yearn.finance است که با مقصود جابهجایی وجوه کاربران در میان پروتکلهای گوناگون وامدهی مثل Compound، Aave و dYdX و در راستای دریافت بهترین نرخ بهره فعالیت میکند. پروژه بعدی نیز Compound است که یک پلتفرم دیفای است که به کاربران خود این امکان را میدهد تا توسط سپردهگذاری داراییهای خود در این پلتفرم، کسب سود کنند.
علاوه بر این پلتفرم دیگری نیز در ییلد فارمینگ مشارکت دارد و نام آن «میکر دائو» (MakerDAO) است. اساساً میکر پلتفرمی اعتباری و غیرمتمرکز است و از تولید استیبل کوین «دای» (DAI) پشتیبانی میکند. در حقیقت کاربران قادر هستند تا با افتتاح «صندوق میکر» (Maker Vault)، وثیقههای خود مثل اتریوم (ETH)، بت (BAT)، یو اس دی کوین (USDC) و… را در قالب ارزش قفلشده سپردهگذاری کنند.
اما پلتفرم آخر «سینتتیکس» (Synthetix) است که یک پروتکل دارایی مصنوعی است و به کاربران خود این امکان را میدهد تا «سینتتیکس نتورک توکن» (Synthetix Network Token) یا اختصاراً SNX را بهعنوان وثیقه در این پلتفرم استیک کرده و «دارایی مصنوعی» (Synthetic Asset) معادل آنها را تولید کنند. با استفاده از این پلتفرم و خصوصیت منحصربهفرد آن، در آیندهای نزدیک هر نوع دارایی را میتوان بهصورت مصنوعی به پلتفرم سینتتیکس انتقال داد.
از جمله دیگر پلتفرم و پروتکلهای فعال در حوزه ییلد فارمینگ میتوانیم به «یونی سواپ» (Uniswap)، «کرو فایننس» (Curve Finance)، «بلنسر» (Balancer) نیز اشاره داشته باشیم.
سخن پایانی
پیشبینی دقیق آینده حوزه ییلد فارمینگ عملاً غیرممکن خواهد بود، ولی بااینحال، اتفاقنظر کلی کارشناسان درباره این حوزه این است که ییلد فارمینگ بهطور کلی یک حباب سودآور است که بهاحتمالزیاد در آینده ترکیده خواهد شد. در حقیقت سطح فعلی ییلد فارمینگ توانسته تا بهشدت شبکه اتریوم و علیالخصوص حوزه دیفای را تحت تأثیر خود قرار دهد و باعث هجوم بسیاری از کاربران به این حوزه شود.
این در حالی است که هرگونه اصلاح قیمت در بازار یا رخ دادن ریزشی شدید در قیمت رمز ارزها میتواند منجر به این شود که بسیاری از فارمرها قادر به پرداخت بدهیهای خود به پلتفرمها نباشند و این موضوع بهخودیخود تأثیر منفی شدیدی را بر روی این حوزه خواهد گذاشت.
برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان از کارشناسان ما، اطلاعات خواسته شده رو تکمیل فرمایید.