مارکت استراکچر چیست؟ + انواع مارکت استراکچر

بعد از اینکه مفهوم روند را خوب یاد گرفتید و در تشخیص سقف از کف هم استعداد بینظیری را از خود نشان دادید، سراغ استراتژیهای پرایس اکشن و زدن رد اسمارت مانی می روید یا هنوز زود است؟ بسیاری از افرادی که یادگیری مفاهیم اولیه ترید را با ذوقوشوق آغاز میکنند، برای کار با ابزارهای حرفهای بسیار عجله دارند و فکر و ذکر آنها به قدری با تحلیل چارت و تشخیص شکست و اصلاح مشغول میشود که از یک مفهومی جا میمانند! مفهومی که حکم الفبای ترید را دارد و بدون یادگیری آن، برای درک بقیه قواعد هم لنگ میمانید، مارکت استراکچر است.
مارکت استراکچر همان ساختار قیمت محوری است که نقاط ریزش و رالی را نشان میدهد و تریدر را از دنبال کردن جهتهای فیک باز میدارد. اگر استفاده از بعضی از اندیکاتورها و دریافت سیگنالهای فیک شما را خسته کرده است، با وجود همین ساختار دیگر واقعا نیازی به آنها نخواهید داشت. حالا هدف دنبال کردن بهترین تارگت است یا اینکه کلا میخواهید رفتار بازار را تحت کنترل خود دربیاورید؟ در هر صورت، نحوه تشخیص مارکت استراکچر را در آکادمی حسینی فایننس یاد بگیرید تا اول از همه، درگیر ریسکهای بازار رنج نشوید.
مارکت استراکچر چیست؟
نحوه چیدمان سقفها و کفها در مارکت استراکچر، نمایی بینظیر از جهتگیری واقعی بازار را در معرض دید میگذارد. به جای تکیه بر فرض و گمان، دقیقا بر اساس همین چیدمان میتوان روند صعودی یا نزولی را با نهایت دقت و اعتبار تشخیص داد. از آنجایی که قدرت تصمیمگیری به تشخیص فاز بازار و شناسایی نقاط بالقوه برگشت متکی است، درک این ساختار قطعا ابعاد و سطوح بالاتری از آگاهی را به دنبال دارد. در کل، مارکت استراکچر رمزی برای کشف قدرت نهانی بازار است.
انواع مارکت استراکچر
آشنایی با انواع مارکت استراکچر، برای تحلیل رفتارهای نسبتا پیچیده خریداران و فروشندگان ضروری به شمار میآید. از ساختار روندی و رنج گرفته تا انتقالی، هر یک صحنهای متمایز از ساختار بازار را به تصویر میکشند. درک رفتار خریداران و فروشندگان به تشخیص نوع ساختار گره خورده است و با تحلیل درست، میتوان جلوی اشتباهات را هم به راحتی گرفت. بیایید انواع ساختارها را با هم بررسی کنیم:
1. ساختار روندی (Trending)
ساختاری که قدرت را به دست خریداران میدهد (صعودی) یا اینکه کنترل شرایط را به فروشندگان واگذار میکند (نزولی). برای شناسایی این ساختار به جایگاه سقف و کف توجه داشته باشید که در روند صعودی، در سطح بالاتر قرار دارند و در روند نزولی هم شاهد عکس این حالت هستیم.
2. ساختار رنج (Range)
ساختاری که قدرت در بین خریداران و فروشندگان را به یک نقطه تعادل میرساند. در این وضعیت، قیمت به ناچار در حال رفت و برگشت است. به ظاهر سقف و کف توجه داشته باشید که به صورت هم سطح قرار گرفتهاند.
3. ساختار اصلاحی (Corrective)
ساختاری که با جهتگیری تازه ای همراه است ولی همچنان شاهد حفظ روند قبل و عدم شکست کامل هستیم. وضعیت سقف و کف در روند صعودی مقداری پایینتر از حالت عادی است و در روند نزولی هم مقداری بالاتر قرار میگیرند.
4. ساختار شکست (Breakout)
ساختاری که از سقف یا کف معتبری عبور میکند و آن را واقعا بریک اوت میکند. در این وضعیت شاهد شکست آخرین سقف بالاتر یا کف پایینتر هستیم و روند جدیدی در حال آغاز است. برگشت موقت قیمت یا پولبک را هم در نظر داشته باشید.
5. ساختار انتقالی (Transitional)
ساختاری که اولین سقف یا کفی که خلاف روند قبلی وجود داشت را میشکند. در واقع، این ساختار بیانگر تغییر شخصیت بازار یا CHoCH است که سیگنالی از تغییر قدرت بازار را ارائه میدهد. توجه داشته باشید که بازار هنوز برای ادامه یا تغییر مسیر تصمیم نگرفته است.
آموزش نحوه تشخیص مارکت استراکچر
تشخیص مارکت استراکچر به دو روش دستی و خودکار انجام میشود. انتخاب از بین این دو روش، به سطح مهارتها و قدرت تشخیص شما بستگی دارد. اگر با تحلیل ساختار بازار به خوبی آشنا هستید و میخواهید از همین اول عملکرد حرفهای داشته باشید، روش دستی را حتما در اولویت قرار دهید. در مورد تشخیص خودکار هم توجه داشته باشید که خبری از تحلیل ساختار نیست و فقط نواحی کلیدی علامتگذاری میشوند. در ادامه، هر دو روش را مورد بررسی قرار میدهیم:
1. تشخیص دستی
چارت را باز کنید. ابتدا بر اساس استراتژی معاملاتی، دست به انتخاب تایم فریم بزنید. حالا از سمت چپ به راست، نوسانات شفاف و واضح را علامت بزنید. برای تشخیص سویینگ واقعی به حرکات قبل و بعد از نقطه مورد نظر توجه داشته باشید و وجود تعدادی کندل در دو طرف آن هم یک معیار مهم به شمار میآید. ارتفاع کفها و سقفها را در نظر بگیرید. برای تشخیص شکست واقعی به دنبال وجود چند نشانه مثل کندل دارای بدنه، تغییر نقش حمایت و مقاومت و حجم بالا بگردید. در آخر، نوع ساختار بازار را بر اساس نتایج به دست آمده تشخیص دهید.
2. تشخیص خودکار
وارد پلتفرم معاملاتی مثل تریدینگ ویو شوید و در بخش Indicators، نام اندیکاتور Market Structure را جستجو کنید. بر روی آن کلیک کنید تا به چارت افزوده شود. سقفها و کفهای مهم، شکست ها و تغییر روند توسط اندیکاتور بر روی چارت علامتگذاری می شوند و به چشماندازی از ساختار بازار دست خواهید یافت.
نکات استفاده از ساختار بازار
بعد از درک کلی ساختار بازار، لازم است به یک سری از نکات هم توجه داشته باشید تا زمینه استفاده درست از اطلاعات فراهم شود. از تایم فریمهای متعدد و آنالیز انواع دارایی گرفته تا آگاهی از شرایط، نکاتی هستند که در اولویت قرار دارند. در ادامه، به بررسی این موارد میپردازیم:
- استفاده از تایم فریمهای متعدد: درک جامع حرکات قیمت تنها با تمرکز بر روی یک تایم فریم بدست نمیآید. شناسایی هر نقطه کلیدی با استفاده از چارتهای مولتی تایم فریم امکانپذیر میشود.
- آنالیز داراییهای مختلف: تنها با آنالیز ساختار بازار تعدادی دارایی میتوانید فرصتهای معاملاتی را کشف کنید و از حرکات همزمان بازارها و حتی قیمتگذاری های اشتباه سر دربیاورید.
- توجه به شکست سطوح: شناسایی سطوحی که دچار شکست میشوند، شرط اصلی درک تغییراتی است که در ساختار بازار ایجاد میشود.
- آگاهی از شرایط: درک ساختار بدون توجه به فاکتورهای اثرگذار ناقص به نظر میرسد. تصمیمگیری درست یک تریدر بر مبنای آگاهی از فاکتورهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی صورت میپذیرد.
سخن پایانی
با اینکه شناسایی مارکت استراکچر بدون اندیکاتور هم امکانپذیر است، ولی اگر با گزینههای کارآمدی ترکیب شود، شاهد مزایای بیشتری هستیم. مثلا همین ترکیب با اندیکاتور OBV را در نظر بگیرید که تا چه اندازه میتوان خطاهای رایج در معاملات را کاهش داد. از تایید روند گرفته تا نمایش حجم معاملات، همگی در راستای تشخیص درست ساختار بازار به کار میآیند.











