ناحیه فیلیپ یا سطح فیلیپ چیست و چه کاربردی دارد؟
ناحیه فیلیپ زمانی رخ می‌دهد که سطحی مهم پس از واکنش اولیه می‌شکند و نقش آن معکوس می‌شود. این تغییر با ایجاد FVG و جابه‌جایی نقدینگی همراه است و نقطه ورود کم‌ریسک می‌سازد. سطح فیلیپ می‌تواند بازگشتی یا ادامه‌دهنده باشد و با حد ضرر کوتاه مدیریت می‌شود. برای جزئیات ترسیم و مثال‌های چارت، ادامه مطلب حسینی فایننس را بخوانید.
ناحیه فیلیپ چیست و چرا در تحلیل تکنیکال اهمیت دارد؟
فیلیپ محدوده‌ای در تحلیل تکنیکال است که یک سطح مهم عرضه یا تقاضا پس از واکنش اولیه قیمت، شکسته می‌شود و نقش آن تغییر پیدا می‌کند. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که قدرت خریداران یا فروشندگان تغییر می‌کند و ساختار بازار جهت دیگری به خود می‌گیرد. در این شرایط، حمایت به مقاومت یا مقاومت به حمایت تبدیل می‌شود. این ناحیه در کنار مفاهیم نقدینگی (Liquidity)، عدم تعادل (Imbalance) و شکاف ارزش منصفانه (Fair Value Gap یا FVG) معنا پیدا می‌کند. محدوده‌های فیلیپ فقط یک بار اعتبار دارند و پس از لمس مجدد، دیگر قابل اعتماد نیستند. شناسایی سریع و درست این سطوح می‌تواند فرصت‌های معاملاتی با سود بالا ایجاد کند.
تفاوت ناحیه فیلیپ با تغییر کاراکتر (CHoCH)
تغییر کاراکتر یا CHoCH (Change of Character) نشانه تغییر ساختار بازار است و بیشتر از روی شکست سقف‌ها یا کف‌ها شناسایی می‌شود؛ اما ناحیه فیلیپ دقیق‌تر عمل می‌کند و تنها یک شکست ساده را ملاک نمی‌گیرد. برای تشکیل فیلیپ سه شرط لازم است: واکنش قیمت به سطح عرضه یا تقاضا، شکست واضح همان سطح و ایجاد عدم تعادل یا FVG هنگام شکست. به همین دلیل هر فیلیپ یک CHoCH محسوب می‌شود اما هر CHoCH لزوما فیلیپ نیست.
نقش نقدینگی و جریان سفارش‌ها در فیلیپ
وقتی سطح فیلیپ شکل می‌گیرد، حجم زیادی از نقدینگی در آن جابه‌جا شده است. موسسات مالی و بانک‌ها با سفارش‌های سنگین خود این سطوح را می‌شکنند و باعث تغییر قدرت بازار می‌شوند. این تغییر جهت جریان سفارش‌ها نشانه‌ای است که بازار به سمت دیگری حرکت می‌کند. معامله‌گران با دنبال کردن ردپای نقدینگی می‌توانند نقاط مناسبی برای ورود یا خروج پیدا کنند.
انواع الگوهای ناحیه فیلیپ در بازار
فیلیپ به دو شکل اصلی در بازار دیده می‌شود: بازگشتی و ادامه‌دهنده. در حالت بازگشتی، پایان یک روند و شروع روند جدید مشخص می‌شود. در حالت ادامه‌دهنده، روند فعلی تقویت می‌شود و حرکت در همان مسیر ادامه پیدا می‌کند. شناخت این الگوها به معامله‌گر کمک می‌کند تصمیم بگیرد در انتظار تغییر روند باشد یا همراه با روند فعلی معامله کند.
الگوی بازگشتی فیلیپ
الگوی بازگشتی زمانی شکل می‌گیرد که روند صعودی پس از رسیدن به یک عرضه پرقدرت، متوقف شود و سطح فیلیپ جدید ایجاد گردد. در روند نزولی هم همین اتفاق می‌افتد؛ وقتی قیمت به یک تقاضای کلیدی واکنش نشان می‌دهد اما سپس سطح می‌شکند و به عرضه تبدیل می‌شود. این حالت نشان‌دهنده پایان روند قبلی و آغاز یک روند تازه است.
الگوی ادامه‌دهنده فیلیپ
در الگوی ادامه‌دهنده، بازار در میانه روند سطح مخالف را می‌شکند. برای نمونه در یک صعود پرقدرت، سطح عرضه می‌شکند و به حمایت تبدیل می‌شود. این محدوده بهترین نقطه برای ورود دوباره خریداران است. در روند نزولی هم تقاضا شکسته می‌شود و به عرضه تبدیل خواهد شد که ادامه فروش را ساده‌تر می‌کند.
مقایسه فیلیپ صعودی و نزولی
فیلیپ صعودی زمانی است که عرضه به حمایت تبدیل می‌شود و معمولا برای ورود خرید به کار می‌رود. فیلیپ نزولی برعکس آن است؛ سطح تقاضا به عرضه تغییر پیدا می‌کند و نقطه مناسبی برای فروش ایجاد می‌شود. تفاوت این دو در جهت روند و نوع سفارش‌هایی است که بازار را هدایت می‌کنند.
روش‌های شناسایی ناحیه فیلیپ روی چارت
شناسایی سطح فیلیپ نیازمند بررسی دقیق نمودار است. معامله‌گر باید بین یک شکست ساده و تغییر واقعی قدرت تفاوت قائل شود. مراحل اصلی تشخیص فیلیپ عبارتاند از:
- یافتن سطوح کلیدی در تایم‌فریم‌های بالاتر
- بررسی واکنش اولیه و سپس شکست قاطع سطح
- مشاهده عدم تعادل یا FVG در هنگام شکست
- مشخص کردن کندلی که باعث شکست شده است
بررسی تایم‌فریم‌های بالاتر
برای شناسایی بهتر سطح فیلیپ، تحلیل باید از تایم‌فریم‌های بزرگ مانند روزانه یا چهارساعته آغاز شود. این تایم‌فریم‌ها نشان‌دهنده تصمیمات معامله‌گران بزرگ هستند و سطوح آن‌ها اعتبار بیشتری دارند.
مشاهده شکست پرقدرت همراه با FVG
یک سطح تنها زمانی فیلیپ محسوب می‌شود که شکست آن سریع و با ایجاد شکاف ارزش منصفانه همراه باشد. این اتفاق نشانه ورود سفارش‌های بزرگ است و احتمال بازگشت دوباره قیمت به سطح فیلیپ را بیشتر می‌کند.
نحوه ترسیم محدوده فیلیپ روی کندل شکست
برای ترسیم محدوده فیلیپ، باید کندلی که شکست را ایجاد کرده شناسایی شود. سپس سقف و کف همان کندل با یک مستطیل مشخص می‌شود. این ناحیه همان سطح فیلیپ است که در آینده انتظار واکنش دوباره قیمت به آن وجود دارد.
استراتژی‌های معاملاتی با استفاده از سطح فیلیپ
برای استفاده از ناحیه فیلیپ در معاملات می‌توان چند روش اصلی را به کار گرفت. معامله‌گر با انتخاب درست این استراتژی‌ها و رعایت مدیریت ریسک می‌تواند سود خوبی به دست آورد. در ادامه به چند نمونه اشاره می‌شود:
- ورود با سفارش خرید یا فروش محدود در سطح فیلیپ
- قرار دادن حد ضرر بالاتر یا پایین‌تر از محدوده فیلیپ
- تعیین حد سود بر اساس ساختار جدید بازار
کاربرد فیلیپ در فارکس و پرایس اکشن
در بازار فارکس که حجم معاملات روزانه آن بیش از 6 تریلیون دلار است، ناحیه فیلیپ اهمیت ویژه‌ای دارد. این سطح در پرایس اکشن (Price Action) به‌عنوان محدوده ورود یا خروج شناخته می‌شود و می‌تواند به تصمیم‌گیری دقیق‌تر معامله‌گران کمک کند. در ادامه به برخی کاربردها اشاره می‌کنیم:
- تایید روندهای اصلی بازار با استفاده از سطح فیلیپ
- ترکیب ناحیه فیلیپ با فیبوناچی و میانگین متحرک‌ها
- بهره‌گیری از حجم معاملات برای تایید شکست‌ها
نقش ناحیه فیلیپ در تایید روندها
سطح فیلیپ معتبر معمولا روند کلی بازار را تایید می‌کند. برای نمونه اگر مقاومت شکسته و به حمایت تبدیل شود، ادامه روند صعودی تایید خواهد شد. همین اتفاق در روند نزولی نیز رخ می‌دهد.
ترکیب فیلیپ با ابزارهای فیبوناچی و اندیکاتورها
وقتی سطح فیلیپ با ابزارهای دیگر هم‌زمان شود، قدرت آن بیشتر می‌شود؛ مثلا اگر این سطح دقیقا روی نسبت 61.8 فیبوناچی باشد، احتمال واکنش قوی‌تر خواهد بود. همچنین میانگین متحرک‌ها و اندیکاتورهای حجم تایید مناسبی برای ورود یا خروج می‌دهند.
سخن پایانی
ناحیه فیلیپ همان جایی است که یک سطح مهم، پس از واکنش اولیه می‌شکند و نقش آن تغییر می‌کند. این ناحیه می‌تواند بازگشتی یا ادامه‌دهنده باشد و معمولا با سه نشانه اصلی ساخته می‌شود: واکنش اولیه قیمت، شکست قاطع سطح و ایجاد شکاف ارزش منصفانه (Fair Value Gap). ترکیب سطح فیلیپ با نقدینگی (Liquidity) و عدم‌تعادل (Imbalance) باعث افزایش احتمال موفقیت در معاملات می‌شود. در نهایت، فیلیپ ابزاری کارآمد برای تشخیص تغییر نقش سطح و یافتن نقاط ورود دقیق است. برای آشنایی بیشتر به وبلاگ حسینی فایننس سر بزنید.
سوالات متداول
- تفاوت اصلی فیلیپ با تغییر کاراکتر در چیست؟
تغییر کاراکتر بیشتر بر شکستن سقف یا کف تاکید دارد، اما فیلیپ ترکیبی از واکنش اولیه، شکست قاطع و جابه‌جایی قدرت میان خریدار و فروشنده است.
- آیا ناحیه فیلیپ فقط یک‌بار اعتبار دارد یا چند بار؟
این محدوده معمولا فقط یک‌بار اعتبار دارد و پس از لمس دوباره توسط قیمت، اعتبار خود را از دست می‌دهد و واکنش‌های بعدی ضعیف‌تر خواهند بود.
- آیا می‌توان سطح فیلیپ را در همه تایم‌فریم‌ها پیدا کرد؟
بله اما تایم‌فریم‌های بالاتر مانند 4 ساعته و روزانه معتبرترند، زیرا تصمیمات سرمایه‌گذاران بزرگ‌تر در آن‌ها بهتر دیده می‌شود و خطای تحلیل کمتر است.
