سایه کندل چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای پیشبینی قیمت داراییها در بازارهای مالی است که با تمرکز بر روی نمودار قیمت و حجم معاملات به تریدرها در حدس روند آینده قیمت کمک میکند.
«الگوهای کندل استیک» (Candlestick Patterns) یکی از ابزارهای مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال هستند. کندلها در کنار یکدیگر، الگوهایی را میسازند که به تحلیل شرایط بازار و پیشبینی روند قیمت یک دارایی کمک میکنند. بسیاری از معاملهگران استفاده از نمودارهای کندلی را به دلیل تنوعی که دارند و اطلاعاتی که در اختیار آنها میگذارند به ابزارهای دیگر ترجیح میدهند.
این الگوها میتوانند اطلاعات مهمی در مورد قیمت را آشکار کنند؛ برای تفسیر صحیح و برداشت درست از این دادهها فرد تریدر باید اجزای کندل را به خوبی بشناسد. در این مقاله، به بررسی سایه کندل (Shadow)، انواع مختلف آن و اطلاعاتی که میتواند با خود به همراه داشته باشد، میپردازیم.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک اولین بار در قرن ۱۸ میلادی توسط فردی به نام «هوما» (Homma) به عنوان زبان بازار معرفی شد. به عقیده او با تفسیر کندل استیکها میتوان به آنچه که در بازار میگذرد، پی برد.
کندل استیکها از انواع نمودارهای قیمتی به شمار میآیند که حاوی اطلاعاتی در مورد چندین جنبه از هر نوع دارایی هستند. بیشتر این نمودارها توسط تحلیلگران تکنیکال برای تعیین زمان مناسب خرید یا فروش دارایی مورد استفاده قرار میگیرند.
نمودار کندل استیک هر دارایی مالی، علاوه بر قیمت باز شدن و بسته شدن آن، «کف» (Low) و «سقف» (High) قیمت را نیز مشخص میکنند. بسته به قیمت و تقاضا برای یک دارایی خاص، شکل کندل میتواند متفاوت باشد. شرایط بازار، به ویژه شرایط صعودی یا نزولی، تاثیر قابلتوجهی بر شکل کندل دارند.
یکی از مزایای مهم تحلیل نمودار کندل استیک توسط معاملهگران تکنیکال، کمک به معاملهگر در تعیین سنتیمنت بازار است. چنین نمودارهایی ابزار بسیار خوبی برای پیشبینی حرکت قیمت ارزها، مشتقات و اوراق بهادار به شمار میآیند. کندلها به دلیل شباهتی که به شمعدانهای ژاپنی (با بدنه پهن و فتیله در دو طرف) دارند، به این نام خوانده میشوند.
شما میتوانید یک کندل را به عنوان یک شمع عمودی تجسم کنید که در دو انتها در حال سوختن است؛ هر کندل یک بدنه واقعی (بخش عمده شمع) و یک فتیله در بالا و پایین (سایه بالایی و پایینی) دارد. کندل اطلاعاتی را در مورد قیمت آشکار میکند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
اجزای کندل استیک
همانطور که گفتیم، هر قسمت از کندل اطلاعات خاصی در مورد قیمت یک دارایی به تریدر میدهد.
بدنه کندل
به فاصله بین قیمت «ابتدایی» (Open) تا «پایانی» (Close) یک کندل، بدنه یا بادی کندل میگویند. بدنه و سایه کندل از مهمترین ابزارهای تحلیل کندلها هستند. در تحلیل کندلها، بدنه نشان از قدرت روند قیمت دارد؛ به زبانی سادهتر بدنه بلند حاکی از قدرت و بدنه کوچک نشان از عدم تصمیمگیری در بازار است.
به عنوان مثال، در صورتی که یک کندل صعودی با بدنه بلند ببینیم، یعنی قدرت در سمت خریداران زیاد است و اگر یک کندل نزولی بلند ببینیم، نشانه قدرت زیاد در سمت فروشندگان خواهد بود. این نکته در تفسیر و تحلیل کندلها از اهمیت زیادی برخوردار است.
- قیمت باز شدن (Open): ابتدای کندل که کندل با آن شروع میشود، قیمت باز شدن معاملات را نشان میدهد. معمولا قیمت باز شدن هر کندل با قیمت بستهشدن کندل قبلی در یک راستا قرار دارد.
- قیمت بسته شدن (Close): قسمت انتهای بدنه کندل زمانی که کندل کامل میشود، قیمت پایانی معاملات است. در صورتی که کندل هنوز کامل نشده باشد، قیمت بسته شدن معاملات همان قیمت لحظهای است.
سایه کندل
قسمتی که از بدنه کندل بیرونزده را «سایه» (Shadow) مینامند؛ به این قسمت دم یا «فتیله» (Wick) نیز میگویند. طول یک سایه یا عدم وجود آن، برای تفسیر حال و هوای بازار استفاده میشود.
- سقف قیمت (High): بالاترین قیمتی که دارایی در یک سشن معاملاتی ثبت کرده است در انتهای بالایی یک کندل ظاهر میشود که به آن قسمت سایه (Upper Shadow) بالایی کندل میگویند.
- کف قیمت (Low): پایینترین قیمتی که یک دارایی در یک سشن معاملاتی ثبت کرده در انتهای پایینی یک کندل ظاهر میشود که به آن قسمت، سایه (Lower Shadow) پایینی کندل میگویند.
اغلب وجود سایه در کندل، به معنای دعوا بین خریداران و فروشندگان تفسیر میشود. سایه بالایی در یک کندل به این معناست که خریداران در ابتدا اقدام به افزایش قیمت کردهاند، ولی پس از مدتی فروشندگان دست به فروش زده و قیمت را کاهش دادهاند؛ همین امر موجب ایجاد یک سایه بلند شده است.
در مورد سایه پایین نیز عکس این موضوع صدق میکند؛ ابتدا فروشندگان با فروشهای زیاد موجب افت قیمت میشوند، ولی خریداران از راه میرسند و قیمت دوباره افزایش مییابد.
الگوهای کندل استیک
همانطور که قبلا هم اشاره شد؛ الگوهای کندلی از الگوهای مهمی هستند که در بازارهای سرمایهگذاری استفاده میشوند. شناسایی آنها و تحلیل تکنیکال بازارهای مالی نیاز به آموزش و تجربه کافی دارد. پیش از استفاده از این الگوهای کندلی، مهم است که تفاوت بین الگوهای صعودی و نزولی را به خوبی درک کنید.
- الگوهای نزولی: الگوی نزولی نوعی الگوی کندلی است که قیمت بسته شدن معاملات آن برای یک دوره خاص، کمتر از قیمت باز شدن معاملات است. این اتفاق به دلیل فرض کاهش قیمت و فشار فروش رخ میدهد.
- الگوهای صعودی: الگوی صعودی نوعی الگوی کندلی است که در آن قیمت بسته شدن معاملات یک دارایی در یک دوره، بالاتر از قیمت آغاز معاملات است. دلیل این امر میتواند پیشبینی افزایش قیمت و فشار خرید باشد.
کاربرد سایه کندل در تحلیل تکنیکال
به بیان سادهتر میتوان اینطور گفت که سایه بالایی بلند، یعنی احتمال بازگشت قیمت به سمت پایین وجود دارد، در حالی که سایه پایینی بلند نشانه رشد قیمت در نظر گرفته میشود.
سایه بلند در بالای کندل زمانی ظاهر میشود که قیمت در آن بازه زمانی در حرکت است، اما به عقب باز میگردد (سیگنال نزولی). یک سایه بلند در پایین کندل نیز زمانی شکل میگیرد که فروشندگان قیمت را به سمت پایین میرانند، اما خریداران آن را به سمت بالا میکشند (سیگنال صعودی).
اغلب سایههای طولانی در بالا یا پایین کندل در انتهای یک روند، درست قبل از معکوس شدن قیمت، شکل میگیرند و آغاز روند جدید را در جهت مخالف نشان میدهند.
سخن پایانی
کندل استیک از ابزارهای مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است که اغلب تریدرها با انواع آنها و اطلاعاتی که میدهند آشنایی دارند. سایهها خطوطی در بالا و پایین بدنه یک کندل استیک هستند که در صورت ظاهر شدن در نمودار سقف و کف قیمت را در یک سشن معاملاتی، نشان میدهند. نحوه تفسیر آنها نیاز به آموزش دارد که ما در این مقاله به طور کامل آن را توضیح دادیم.
آیا شما در معاملاتتان از این ابزار استفاده میکنید؟ تا چه حد آنها را در انجام معامله مفید میبینید؟ نظر خود را در قسمت کامنت با ما به اشتراک بگذارید.
برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان از کارشناسان ما، اطلاعات خواسته شده رو تکمیل فرمایید.