الگوریتم اثبات سهام (Proof of Stake) چیست؟ PoS به زبان ساده
یکی از نکاتی که ارزهای دیجیتال را بهشدت خاص میکند، غیرمتمرکز بودن آنها است. در حقیقت غیرمتمرکز بودن، از جمله ماهیتهای برجسته ارزهای دیجیتال است که باعث میشود تا این ارزها بدون وجود واسطه و تنها میان دو طرف یک معامله جابهجا گردند. درواقع این خصوصیت توانسته است تا دست همه سازمانها، نهادها، دولتها و افراد واسطه را از دستکاری در شبکه ارزهای دیجیتال کوتاه کند.
از طرفی جهت تحقق یک سیستم غیرمتمرکز در ارزهای دیجیتال نیاز به وجود سیستمهای نظارتی که توسط خود کاربران اداره شوند است و به این منظور از ۲ «الگوریتم اثبات کار» (Proof of Work) و اثبات سهام استفاده میشود. در این مطلب ما قصد داریم تا بهطور متمرکز در مورد الگوریتم اجماع اثبات سهام صحبت کنیم و زوایای مختلف آن را بررسی نماییم.
الگوریتم اثبات سهام چیست؟
الگوریتم «اثبات سهام» (Proof of Stake) که اختصارا با PoS نمایش داده میشود، شکلی از الگوریتمهای اجماع در شبکههای مبتنی بر بلاک چین است. اما پیش از آنکه سراغ الگوریتم اثبات سهام برویم، ضروری است تا کمی درباره الگوریتم اجماع بدانیم.
«الگوریتم اجماع» (Consensus Algorithm) روشی است که مشارکتکنندگان یک شبکه غیرمتمرکز، طبق آن با یکدیگر بر سر تراکنشها و بلوکها به توافق یا یک اجماع واحد میرسند. از طرفی همانطور که اطلاع دارید، در یک شبکه غیرمتمرکز بلاک چین همچون شبکه بیت کوین، کلیه کاربران قادر هستند تا در کنترل شبکه سهیم باشند و بهنوعی میتوان گفت تمامی کاربران مالک شبکه هستند. اما موضوع اصلی در چنین شبکههایی امنیت است.
اساسا طبق الگوریتم اثبات سهام، کاربرانی که وظیفه اعتبارسنجی را بر عهده دارند و در فرایند تولید بلوکها شرکت میکنند، با این کار به دنبال دریافت پاداش شبکه هستند و ازاینرو باید توکنهای بومی شبکه ارز دیجیتال مدنظر را خریده و آنها را به شبکه اختصاص بدهند یا به بیانی دیگر «سهامگذاری» (Staking) کنند. درواقع اینچنین سهامگذاری بهوسیله قفلکردن توکنها در همان شبکه بلاک چین و در جهت ساخت و تایید بلوکها انجام میگیرد و «اعتبارسنجهای» (Forgers) شبکه نیز مستقیما و بر اساس میزان سهامگذاری خود، پاداش خود را از شبکه دریافت خواهند کرد.
از طرفی پاداش دریافتی نیز طبق «بازده سرمایهگذاری» (Rate of Investment) یا RoI محاسبه خواهد شد و «گرهها» یا نودها (node) که همان اعتبارسنجهای شبکه هستند، به این شکل تشویقشده تا فرایند اعتبارسنجی شبکه را به نحو احسن انجام دهند. البته به لطف این الگوریتم اجماع، اگر یک کاربر قصد حمله به شبکه را داشته باشد، مجبور است تا بخش اعظمی از توکنهای آن شبکه (حداقل ۴۰ درصد از تمامی توکنها) را تهیه کند که این کار با در نظر گرفتن اصل عرضه و تقاضا، برای یک فرد تقریبا غیرممکن خواهد بود. علاوه بر این با وقوع حمله، احتمالا قیمت توکن آن شبکه نیز سقوط میکند و درواقع این خود فرد مهاجم است که ضرر میکند.
همچنین جالب است بدانید که ارز دیجیتال «پیرکوین» (Peercoin) نخستین رمز ارزی بود که توانست تا الگوریتم اجماع اثبات سهام را در مقیاسی کامل اجرا کند و در حال حاضر نیز رمز ارزهایی همچون Polcadot ،EOS ،Tzeos ،Cardano از الگوریتم اثبات سهام یا دیگر اشکال تغییریافته آن بهره میبرند. ضمنا اتریوم را میتوان بزرگترین رمز ارزی نامید که تصمیم گرفت از الگوریتم اثبات کار به الگوریتم اثبات سهام کوچ کند.
جدا از این، الگوریتم اثبات سهام به علت مصرف بسیار کمتر انرژی، آسیب بسیار کمتری را به نسبت الگوریتم اثبات کار (که فرایند استخراج در آن رخ میدهد) به محیط زیست وارد خواهد کرد. همچنین، الگوریتم اثبات سهام، باعث مقیاسپذیرتر شدن شبکه خواهد شد و در زنجیرههای بلوکی مبتنی بر این الگوریتم، شاهد سریعتر و ارزانتر بودن تراکنشها خواهیم بود.
نحوه کارکرد الگوریتم PoS
بهصورت کلی الگوریتم اثبات سهام از فرایند انتخاب شبه تصادفی، جهت انتخاب یک گره برای اعتبارسنجی بلوک بعدی استفاده میکند. درواقع این انتخاب به عواملی همچون زمان استیکینگ، انتخاب تصادفی و… وابسته است. از طرفی رمز ارزهایی که از این سیستم بهره میبرند، غالبا با فروش توکنهای از پیش استخراجشده، کار خود را شروع میکنند. این بدین معنی است که این رمز ارزها کار خود را با الگوریتم اثبات کار شروع کرده و بعدا به اثبات سهام کوچ میکنند.
پس طبیعتا در الگوریم اثبات کار، استخراج یا ماین کردن دیگر معنا ندارد و برای تأیید تراکنشها و اضافه کردن بلوکهای جدید نیاز به کاربرانی است که اعتبارسنجی را انجام دهند و بهوسیله آن پاداش کسب کنند. کاربرانی که قصد دارند به عنوان یک اعتبارسنج در شبکه فعالیت کنند، لازم است در ابتدا میزان مشخصی توکن را بهعنوان سهام خود در شبکه قفل کنند. درواقع میزان سهم هر کاربر، تعیینکننده شانس انتخاب وی بهعنوان اعتبارسنج برای حل بلوک بعدی خواهد بود و هراندازه که میزان سهم هر کاربر بیشتر باشد، شانس وی نیز بیشتر خواهد بود.
البته از جهت اینکه این فرایند عادلانهتر باشد و ثروتمندترین نودهای شبکه (اعتبارسنجها) موفقتر نباشند و دیگر کاربران نیز شانس یکسانی داشته باشند، راههای منحصربهفردی در فرایند انتخاب اضافه شدهاند.
درواقع دو راهی که بهطور معمول استفاده میشود، انتخاب بلوک بهصورت تصادفی و انتخاب از طریق زمان استیک شدن توکنها است. جدا از این، راههای دیگری هم وجود دارد؛ بهعنوان مثال میتوان گفت که اتریوم در شروع کار محدودیتی را در میزان استیکینگ کاربرانی که قصد دارند بهعنوان اعتبارسنج در شبکه فعالیت کنند، قرار داده است. حالا بیایید به دو راهی که گفته شد، بیشتر بپردازیم:
- انتخاب بلوک بهصورت تصادفی: در این روش اعتبارسنجها با جستجوی گرههایی با ترکیبی از کمترین میزان هش و بیشترین میزان سهم انتخاب میشوند و از آنجایی که میزان استیک در شبکه کاملا مشخص بوده و برای عموم قابل رؤیت است، اعتبارسنج بعدی بهطور معمول بهوسیله نودهای دیگر قابل پیشبینی خواهد بود.
- انتخاب از طریق زمان استیک شدن توکنها: در این روش گرهها یا اعتبارسنجها طبق مدتزمانی که توکنهای خود را استیک کردهاند انتخاب میشوند. درواقع زمانی که یک گره یک بلوک را Forge کند، سن توکن وی به صفر رسیده و باید زمان مشخصی را صبر کرده تا بتواند بلوک دیگری را Forge کند و این کار از غلبه گرههایی که میزان زیادی دارایی را در آن بلوک چین استیک کردهاند، جلوگیری خواهد کرد.
مزایای الگوریتم PoS
بهصورت کلی الگوریتم اثبات سهام از دو دیدگاه مفید است که این دو عبارتاند از مزیت آن برای شبکه و مزیت آن برای اعتبارسنجها که در ادامه به هردوی آنها خواهیم پرداخت.
مزایا برای شبکه
مؤلفههای مختلفی در طراحی الگوریتم اثبات سهام نقش دارند و از آنجایی که مشوقهای مالی در قالب توکن بومی آن شبکه ارائه میگردند، اثبات سهام، دشواری الگوریتم اثبات کار را که بیشتر شبیه به یک قرعهکشی است دور زده و بهاینترتیب انرژی بسیار زیادی را که صرف رسیدن به اجماع در الگوریتم اثبات کار لازم است، حذف میکند و بهاینترتیب این موضوع هم برای عملکرد شبکه و هم امنیت آن بسیار مفید خواهد بود.
در حقیقت از نظر عملکردی، الگوریتم اثبات سهام به شکلی است که تراکنشها بهسرعت نهایی میگردند. در این الگوریتم، ایجاد بلوک و رسیدن اعتبارسنجها و گرههای شبکه به اجماع با سرعتی بسیار بیشتر نسبت به الگوریتم اثبات کار انجام میگیرد. نتیجتا اینکه شبکههای مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام از نظر تعداد «تراکنشهای درونزنجیرهای در هر ثانیه» (TPS) و همچنین انتقال داراییها در داخل شبکه، عملکرد بسیار بهتری دارند.
از طرفی از نظر امنیت نیز، اعتبارسنجها به دو علت عمده، تمایل به مشارکت صادقانه در ساخت بلوکها و تأیید تراکنشها در شبکه خواهند داشت. نخست آنکه، بهاحتمالزیاد اعتبارسنجها کنترل میزان قابلتوجهی از توکنهای شبکه را در اختیار گرفتهاند و چنین موضوعی آنها را از لحاظ مالی تشویق خواهد کرد تا امنیت شبکه را تأمین کنند، چرا که در غیر این صورت و با وجود ضعف در امنیت شبکه، شاهد اثری منفی بر قیمت توکنهای شبکه خواهند بود.
دوم آنکه سازوکار قفلکردن توکن و استیکینگ آنها به شکلی است که اگر اعتبارسنج قصد انجام خرابکاری در شبکه را داشته باشند، بلوکهای جعلی تولید کرده یا تراکنشهای شبکه را دستکاری کنند، توکنهایی که توسط اعتبارسنجها در شبکه قفل شده است، از آنها گرفتهشده و اصطلاحا Slash میشوند.
لازم به ذکر است که درباره امنیت الگوریتم اثبات سهام، دو مورد از حملات هستند که در این الگوریتم پیادهسازی میشوند که عبارتاند از حملات Nothing at Stake و حملات دوربرد که در بخش معایب الگوریتم اثبات سهام بیشتر به آنها اشاره خواهیم کرد.
پس میتوان مزایای استفاده از الگوریتم اثبات سهام برای شبکه را به موارد زیر خلاصه کرد:
- صرف انرژی کمتر برای تأیید تراکنشها و اضافه کردن بلوکها
- سرعت بیشتر شبکه در تراکنشهای بین زنجیرهای و انتقال داراییها در داخل شبکه
- امنیت بیشتر شبکه
مزایا برای دارندگان کوین های شبکه
اولین مزیت این است که دارندگان رمز ارزها قادر هستند تا تنها با نگهداری کوینها در کیف پول خود برای زمانی معین، پاداشی را از شبکه دریافت کنند و این دریافت پاداش به انجام هیچگونه کاری از سوی آنها نیاز ندارد.
علاوه بر این دارندگان میتوانند بخشی از سهام خود را جهت تأمین امنیت شبکه به یکی از اعتبارسنجها داده و اعتبارسنج به نمایندگی از آنها در شبکه مشارکت کنند. درواقع در این کار، این خود اعتبارسنج است که پاداش کاربر را پرداخت خواهد کرد و درواقع، اعتبارسنج مقداری از سود خود را که از طریق کوینهای نمایندگیشده کسب کرده، به کاربر میدهد.
پس میتوان مزایای استفاده از الگوریتم اثبات سهام برای دارندگان کوین را به موارد زیر خلاصه کرد:
- دریافت پاداش تنها از طریق نگهداری کوینها در کیف پول در زمان معین
- دادن سهام به اعتبارسنجها برای دریافت پاداش و سود
معایب الگوریتم اثبات سهام
«تئوری بازی» (game theory) که در الگوریتم اثبات سهام به کار گرفته شده است، پیچیدهتر از تئوری به کار گرفتهشده در الگوریتم اثبات کار است، چرا که باید مجموعه جدیدی از مسیرهای تشویقی در نظر گرفته شود. اساسا چندین نقطهضعف مثل «حمله دوربرد» (long-range attack) و حمله Nothing at Stake، در الگوریتم اثبات کار وجود دارند که میتوانند باعث پیامدهای منفی پیچیدهای در این الگوریتم شوند.
در میان این دو مدل از حملات در الگوریتم اثبات سهام، حمله دوربرد به دلیل ماهیت خود بیشتر اجراشده و بهاینترتیب از اهمیت بالاتری برخوردار است. اساسا در حمله دوربرد میتوان گفت، فرد هکر شاخهای را بر روی بلاک چین ایجاد کرده که این شاخه با بلوک جنسیس یا نخستین بلوک شروعشده و بهاینترتیب سراسر زنجیره اصلی را تحت کنترل خود درمیآورد. در مورد حمله Nothing at Stake نیز جلوتر توضیح خواهیم داد. اما ببینیم که اساسا تئوری بازی در الگوریتمهای اجماع به چه مفهومی اشاره دارد.
بهطور کلی نظریه بازی، روشی از ریاضیات است که برای مطالعه رفتار بشر بر اساس رفتارهای منطقی بنا گردیده است. درواقع «بازی» بهعنوان محیطی تعاملی طراحیشده که بازیکنان در آن تمایل دارند در زمان پاسخ به قوانین بازی یا تأثیر دیگر بازیکنان، رفتاری منطقی را از خود بروز دهند.
از طرفی یک شبکه بلاک چین مجموعهای از بلوکها است که هر بلوک دارای یک سری تراکنشها است. از طرف دیگر هر بلوک دارای هش بلوک پیش از خود است و این خصوصیت باعث میشود تا هر بلوک به بلوک قبلی خود مرتبط شده و یک زنجیره را تشکیل دهند. همچنین در چنین سیستمی، ۲ بازیگر اصلی وجود دارد که همان کاربران و ماینرها هستند.
علاوه بر این کاربران یک بلاک چین دارای ۲ مسئولیت ارسال و دریافت سکههای شبکه هستند. ازاینرو باید ۲ رمز وجود داشته باشد که این ۲ رمز همان رمز عمومی و رمز خصوصی هستند. همچنین مسئولیتی که ماینرها دارند نیز این است که به تراکنشها اعتبار بخشیده و فرایند استخراج را انجام دهند.
علاوه بر این، در یک شبکه بلاک چین، چون این ماینرها هستند که مسئول تأیید تراکنشهای کاربران هستند، پس قدرت بیشتری در شبکه دارند و اگر یک ماینر اقدام به انجام یک عمل خرابکارانه کند، سیستم دچار اختلال خواهد شد. به این دلیل، شبکه بلاک چین از مکانیزم نظریه بازی استفاده میکند تا بهنوعی از سیستم محافظت کند.
اما سؤال اینجا است که اساسا ماینرها به چه شکل میتوانند در سیستم خرابکاری کنند؟ در حقیقت ماینرها به روشهای زیر قادر هستند تا در یک شبکه بلاک چین اختلال ایجاد کنند:
- تأیید یک تراکنش نامعتبر و دریافت سکههای اضافی
- افزودن یک بلوک تصادفی، بدون در نظر گرفتن الگوریتم گواه اثبات کار
- استخراج بلوکهای نامعتبر با هدف کسب سکه بیشتر
- استخراج بلوکهای فرعی
ازآنجاکه بلاک چین یک ارز دیجیتال مثل بیت کوین، یک سیستم توزیعشده با تعداد زیادی گره توزیعشده در مکانهای مختلف است، جهت تأیید تراکنشها و بلوکها به موافقت اکثریت این گرهها نیاز است. پس این سیستم به چه شکل از ایجاد اختلال در خود جلوگیری میکند؟
ساختار ارزهای دیجیتالی که از الگوریتم PoW بهره میبرد، به ماینرها این انگیزه را میدهد تا کاملا صادقانه عمل کرده و از ایجاد اختلال در شبکه پرهیز کنند. در مقابل نیز هرگونه فعالیت مخربی در سیستم ممنوع بوده و با ماینر خاطی برخورد خواهد شد و ممکن است ماینر خاطی داراییهای خود در شبکه را از دست بدهد و از شبکه اخراج شود.
پس بررسی اینکه یک انسان به چه شکل بر اساس تفکراتی منطقی رفتار کرده و تصمیم میگیرد، مفهوم کلی تئوری بازی است و مدلهای گوناگون نظریه بازی باید در همه سیستمهای توزیعشده مثل ارزهای دیجیتال نیز پیاده شود.
چه ارزهای دیجیتالی از الگوریتم PoS استفاده میکنند؟
در ادامه به چهار مورد از شناختهشدهترین پروژههایی که از الگوریتم اثبات سهام استفاده میکنند یا قرار است که به این الگوریتم مهاجرت کنند، اشاره خواهیم کرد.
Ethereum
ارز دیجیتال اتریوم از PoS استفاده نمیکند و درواقع یک ارز دیجیتال با الگوریتم اثبات کار است. اما در مراحل نهایی اجرای ارز دیجیتال اتریوم، اثبات سهام بر روی آن اجرا میگردد. در حقیقت پروژه اثبات سهام ارز دیجیتال اتریوم پروتکل کسپر نام دارد و به نظر میرسد که این پروتکل قادر خواهد بود تا نقص الگوریتم اثبات سهام که همان حمله Nothing at Stake است را برطرف کند.
این حمله که به معنی سرمایهگذاری بر روی هیچ است را میتوانیم به این شکل توضیح دهیم: در تصویر زیر میتوانید نمایی از زنجیره اصلی را ببینید که آبیرنگ است و تا بلوک ۵۳ استخراج گردیده است. بااینوجود شاخهای فرعی و موازی که به رنگ قرمز است نیز از بلوک ۵۰ شروع میشود. حال تصور کنید که چند ماینر یا کاربر خرابکار، کماکان به استخراج و تأیید تراکنشهای بلوک ۵۱ و ۵۲ ادامه داده و این کار خود را تا جلو زدن از زنجیره آبی ادامه دهند.
در این حالت تمام تراکنشهایی که در بلوکهای ۵۱، ۵۲ و ۵۳ و در زنجیره آبی قرار دارند، خالی میشوند و نهایتا رد خواهند شد. در حقیقت این کار در الگوریتم اثبات سهام میتواند اتفاق بیفتد. حالا تصور کنید که در الگوریتم اثبات کار یک ماینر خرابکار بخواهد در زنجیره قرمز کار خود را ادامه داده و اقدام به استخراج و تأیید تراکنشهای آن کند.
در این حالت ماینر دیگری به وی نخواهد پیوست، چرا که این کار توجیه خاصی نداشته و ماندن در زنجیرهای طولانیتر، ریسک کمتری داشته و سودآوری بالاتری دارد. علاوه بر این الگوریتم اثبات کار به تلاش و هزینهای زیاد نیاز دارد، ازاینرو هیچ ماینری بلوکی را که بیارزش است و نهایتا هم بهوسیله شبکه رد خواهد شد پر نمیکند. نتیجتا در الگوریتم اثبات کار هیچوقت شاهد چند شاخه شدن بلاک چین نخواهیم بود، چرا که این موضوع نیازمند هزینهای بسیار زیاد است و بههیچوجه صرفه اقتصادی ندارد.
ولی در الگوریتم اثبات کار شما قادر هستید تا بهسادگی پول خود را بر روی هر دو زنجیره گذاشته و بدون هیچ ریسکی سود کنید.
نتیجتا اینکه این مشکل که Nothing at Stake نام دارد، در الگوریتم اثبات سهام وجود دارد و اتریوم توانسته تا با پروتکل کسپر، آن را حل کند. اما این پروتکل کسپر چیست؟
پروتکل کسپر
«پروتکل کسپر» (Casper Protocol) یک مکانیزم اثبات سهام است که دارای یک سیستم مجازات درونی است. درواقع پروتکل کسپر به این شکل کار میکند که اعتبارسنجها میزانی از اترهای خود را بهعنوان سهام به کار گرفته و پس از آن شروع به تأیید بلوکها خواهند کرد. این بدین معنی است که اعتبارسنجها باید بلوکی را که فکر میکنند میتواند به بلاک چین اضافه گردد انتخاب کرده و بر روی آن شرطبندی کنند. حال اگر بلوک مدنظر اعتبارسنجها به بلاک چین اضافه گردد، اعتبارسنجها با در نظر گرفتن میزان مشارکت خود، پاداش دریافت خواهند کرد.
اما از اینجا به بعد است که کار اصلی پروتکل کسپر شروع میشود؛ در این مرحله اگر یک اعتبارسنج قصد داشته باشد تا خارج از دستور عمل کرده و بهنوعی در فرایند اثبات سهام اختلال ایجاد کند، بهسرعت توبیخ شده و کل سهام وی از بین خواهد رفت.
EOS
این پروژه در نظر دارد تا به سیستمعاملی غیرمتمرکز جهت اجرای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز در مقیاس صنعتی بدل گردد. در حقیقت پروژه ایاس در نظر دارد تا بهوسیله یک الگوریتم خاص از اثبات سهام میلیونها تراکنش بر ثانیه را انجام دهد و این الگوریتم خاص DPOS یا اثبات سهام غیرمتمرکز است.
بهصورت کلی در الگوریتم DPOS، نمایندگان از میان اعتبارسنجها و بهوسیله یک سیستم رأیگیری تأییدکننده جامع و دائمی انتخاب میشوند و نهایتا آنها هستند که مسئول انجام فرایند توافق اجماع در شبکه خواهند بود. از طرفی در ایاس به این نمایندگان تولیدکنندگان بلوک گفته میشود و از میان اعتبارسنجها، نهایتا ۲۱ تولیدکننده بلوک انتخاب خواهد شد.
علاوه بر این، بد نیست بدانید که وظایف اصلی تولیدکنندگان بلوک در ایاس عبارتاند از بررسی و اطمینان بابت سالم بودن سیستم نودها، اعتبارسنجی بلوکها، تأیید صحت عملکرد شبکه و… .
اما نکته مهم این است که DPOS فوقالعاده سریعتر از POS است، چرا که گرههای کمتری در فرایند اعتبارسنجی دخیل هستند.
TEZOS
تزوس پلتفرمی خودگردان و غیرمتمرکز است که از قراردادهای هوشمند بهره میبرد. این پروژه در «عرضه اولیه کوین» (ICO) خود موفق شد تا در کمتر از ۲ هفته، بیش از ۲۳۰ میلیون دلار سرمایه جمع کند. از طرفی تزوس از نوعی از الگوریتم اثبات سهام به نام LPOS یا Liquid Proof Of Stake جهت توافق اجماع خود استفاده میکند.
درواقع برخلاف الگوریتم DPOS، در LPOS انتخاب نمایندگان سریعا و بهصورت قطعی انجام میگیرد و این انتخاب خود کاربران است که نمایندگانی را برای خود تعیین کنند. از طرفی جهت اینکه جزوی از الگوریتم LPOS بوده و درباره بلاک چین تصمیمگیری کنید، باید میزان مشخصی از توکنهای تزوس خود را سرمایهگذاری کنید که به این سرمایهگذاری در این الگوریتم اصطلاحا «پختن» (Baking) میگویند.
در حقیقت در فرایند Baking، شما قادر هستید تا بلوکهای جدید را پیدا کرده و به بلاک چین اضافه کنید و در این صورت به شما «آشپز» (Baker) گفته میشود.
DASH
یکی دیگر از محبوبترین پروژههای ارز دیجیتال که از الگوریتم اثبات سهام استفاده میکند، ارز دیجیتال DASH است. این ارز دیجیتال که در ابتدا «دارک کوین» (Dark Coin) نام داشت، دارای خصوصیاتی نظیر ارسال تراکنشها بهصورت خصوصی (بهوسیله قابلیت Private Send)، ارسال تراکنشها با سرعتی بالا (بهوسیله قابلیت Instant Send) است.
نکته جالبی که در مورد دش وجود دارد این است که این ارز دیجیتال که یکی از فورکهای بیت کوین است از الگوریتم اثبات کار استفاده میکند! در حقیقت دش از خصوصیتی بهره میبرد که به کاربران خود این امکان را میدهد تا Masternode را اجرا کرده و بهاینترتیب خدمات خود را به شبکه ارائه دهند. درواقع Masternodeهای دش مثل Full nodeهای بیت کوین هستند، ولی صاحبان Masternodeها در دش باید خدمات بهخصوصی را به شبکه ارائه دهند و علاوه بر این باید مبلغ قابلتوجهی را که حداقل هزار کوین است هم سرمایهگذاری کنند.
سخن پایانی
اثبات سهام نوعی الگوریتم اجماع است که در بلاک چین تعدادی از رمز ارزها مثل ایاس، دش و… مورداستفاده قرار میگیرد و برخلاف الگوریتم اثبات کار که در آن از سختافزارهای مخصوص جهت استخراج رمز ارزها استفاده میشود، در این الگوریتم از سهامگذاری کوینهای بومی شبکه آن ارز دیجیتال جهت تأیید اعتبار بلوکها استفاده میشود.
بهصورت کلی الگوریتم اثبات سهام دارای مزایای بیشتری به نسبت الگوریتم اثبات کار است که از جمله آنها میتوانیم به مصرف انرژی کمتر، حذف فرایند غیرضروری استخراج، سرعت بالاتر، مقیاسپذیری بیشتر شبکه و همچنین عدم خروج پول از اکوسیستم ارزهای دیجیتال جهت خرید سختافزارهای ماینینگ اشاره کنیم. نکته واضح این است که این الگوریتم این قابلیت را دارد تا برخی مشکلات مهم رمز ارزها را برطرف کند که مهمترین آنها مصرف انرژی کمتر است.
برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان از کارشناسان ما، اطلاعات خواسته شده رو تکمیل فرمایید.