تفاوت نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از ابزارهای مهم و کاربردی برای تحلیل بازارهای مالی نمودارهای قیمت هستند. نمودارهای قیمت اطلاعات زیادی در خصوص روند قیمت یک دارایی در اختیار فرد تریدر قرار میدهند. تحلیل‌گران تکنیکال با استفاده از انواع نمودارهای قیمتی و ابزارهای تکنیکال می‌توانند آینده قیمت را پیش‌بینی کنند.
ترسیم نمودار قیمت بسته به نوع مقیاسی که برای بررسی آن استفاده می‌شود، به دو روش لگاریتمی (Logarithmic Scale) و حسابی (Linear Scale) انجام می‌شود. در این مقاله سعی داریم به بررسی تفاوت این دو روش رسم نمودار بپردازیم. بهتر است بدانید که اصطلاح نمودار لگاریتمی و حسابی (خطی) به اشتباه در بین تریدرها رایج شده که منظور همان روش رسم نمودار با مقیاس لگاریتمی و حسابی قیمت است.
نمودار لگاریتمی
در روش ترسیم نمودار با مقیاس لگاریتمی تغییرات قیمت به‌صورت درصدی نشان داده می‌شوند. به همین دلیل، فاصله بین قیمت‌ها در محور قیمت نمودار لگاریتمی (محور عمودی) به‌صورت مساوی نیست. به بیان دیگر، نمودار لگاریتمی طوری رسم می‌شود که فاصله قیمت روی محور عمودی، به صورت درصدی قابل مشاهده است؛ اندازه‌گیری در این نمودار به این شکل است که درصد تغییرات دارایی روی نمودار با فاصله عمودی مشخص می‌شود.
در نمودار لگاریتمی، تغییرات قیمت به صورت ضریبی در قیمت اولیه ضرب می‌شود تا به قیمت آخر برسد. به عنوان مثال؛ اگر قیمت اولیه را x در نظر بگیریم و این قیمت به اندازه n درصد رشد پیدا کند تا به قیمت نهایی y برسد، فرمول محاسبه آن به شکل زیر خواهد بود:
برای درک بهتر این فرمول، فرض کنید قیمت یک محصول از ۱۰۰۰ دلار به ۱۵۰۰ دلار می‌رسد. در این صورت قیمت شاهد یک رشد ۵۰ درصدی بوده که در این فرمول به شکل زیر قرار می‌گیرد:
از آنجاکه قصد نداریم زبان این مقاله را سخت و پیچیده کنیم به فرمول‌های لگاریتمی اشاره‌ای نمی‌کنیم. اما، بهتر است بدانید که در نتیجه محاسبات لگاریتمی، اگر میزان تغییرات قیمت بر حسب درصد یکسان باشد، میزان افزایش یا کاهش در نمودار ثابت خواهد بود.
نمودار حسابی
به نموداری که تغییرات قیمت را بر اساس داده‌های خام بازار و بافاصله‌های مساوی بر روی محور قیمت که محور عمودی است، نشان می‌دهد نمودار حسابی گفته می‌شود. در این روش رسم نمودار، تغییرات قیمت بر خلاف روش لگاریتمی (نمایش تغییرات قیمت به صورت درصدی) به شکل عددی قابل محاسبه است.
نمودارهایی که به این روش رسم می‌شوند از متداول‌ترین و پرکاربردترین نمودارها هستند که اغلب در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند. می‌توان گفت بسیاری از نمودارهای قیمتی که مشاهده می کنیم با مقیاس حسابی ترسیم شده‌اند. به عنوان مثال، فاصله قیمت ۲۰ تا ۲۵ دلار با فاصله قیمت ۹۵ تا ۱۰۰ دلار، هر دو به اندازه ۵ واحد یا ۵ دلار است.
تفاوت ترسیم نمودار به روش لگاریتمی و حسابی
همانطور که پیش از این به طور جداگانه توضیح داده شد، در نمودار با مقیاس لگاریتمی تغییرات قیمت به شکل درصد نشان داده می‌شوند؛ حال اینکه در روش مقیاس حسابی این تغییرات با واحدی از عدد مشخص می‌شوند.
معمولا از نمودار حسابی در بازه‌های زمانی قیمتی کوچک و برای نوسانات کوتاه مدت استفاده می‌شود. در صورتی که در تحلیل‌های بلند مدت به دلیل بازه قیمتی بیشتر، مقیاس لگاریتمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
در روش مقیاس لگاریتمی، حرکات و تغییرات واقعی‌تر است و میزان سود و حد ضرر به صورت دقیق و درصدی محاسبه می‌شود؛ به ویژه برای تغییرات قیمتی بیش از صد درصد.
علاوه بر این‌‌ها، می‌توان به کاربرد آن‌ها اشاره کرد. نمودار لگاریتمی در بورس کاربرد زیادی دارد؛ زیرا با استفاده از نرم‌افزارهای فیبوناچی می‌توان به سطوح حمایت و مقاومت بهتری دست پیدا کرد.
کدام نمودار برای تحلیل مناسب‌تر است؟
لازم به ذکر است که ترجیح فرد برای استفاده از هر نوع نمودار، تا حد زیادی به سبک تحلیل و تایم‌فریم بستگی دارد. بسیاری از تحلیل‌گران برای تحلیل‌هایشان از نمودار لگاریتمی استفاده می‌کنند؛ زیرا با توجه به تغییرات قیمت به صورت درصدی در این دسته از نمودارها حرکات قیمت در نمودار واقعی‌تر دیده می‌شوند.
از طرفی، اکثر معامله‌گران حد سود و ضرر خودشان را به صورت درصدی محاسبه می‌نمایند. به همین دلیل، در تغییرات قیمتی بالاتر از ۱۰۰ درصد و نمودارهای میان مدت و بلند مدت از نمودارهای لگاریتمی استفاده می‌شود.
معامله‌گرانی که به دنبال سود گرفتن از حرکات کوتاه مدت قیمت و نوسان‌گیری هستند و برای تجزیه و تحلیل، محدوده‌های کوچک را انتخاب می‌کنند، ممکن است مقیاس‌های حسابی را ترجیح دهند. این در حالی‌ست که تکنیکالیست‌های علاقه‌مند به روندهای بلند مدت نمودار لگاریتمی را انتخاب می‌کنند.
توجه داشته باشید که در بازه‌های زمانی کوتاه مدت و کوچک که درصد تغییرات قیمت معمولا زیر ۱۰۰ درصد است، اختلاف قیمت‌ها چندان زیاد نیست. بنابراین، نمودار مقیاس لگاریتمی با حسابی اختلاف چندانی نخواهد داشت. به همین ترتیب، استفاده از روش مقیاس حسابی مشکلی برای تحلیل و ترسیم ابزارها ایجاد نخواهد کرد.
به طور کلی، نوع تحلیل و بازه زمانی از فاکتورهای مهم در انتخاب نوع نمودار به شمار می‌آیند. تعداد زیادی از معامله‌گران و برنامه‌های رسم نمودار از مقیاس لگاریتمی استفاده می‌کنند. با این وجود، بهتر است که در تحلیل یک سهم، نگاهی هم به نموداری که با مقیاس حسابی رسم شده بیاندازیم؛ زیرا ممکن است در حالت حسابی، یک سری حمایت‌ها و مقاومت‌ها ظاهر شوند که در حالت لگاریتمی مشخص نبودند.
سخن پایانی
از آنجا که نمودار قیمت اطلاعات زیادی در مورد روند گذشته و آینده قیمت در اختیار تریدر قرار میدهند، از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال به شمار می‌آیند. بر خلاف نمودارهای مقیاس خطی یا حسابی که تغییرات قیمت را به صورت عددی نشان میدهند، در نمودارهای لگاریتمی این تغییرات بر حسب درصد محاسبه و مشخص می‌شوند.
به عنوان نتیجه گیری می‌توان گفت که اغلب تریدرها و تحلیل‌گران معتقدند در صورتیکه درصد تغییرات قیمت بیش از صد باشد، بهتر است از مقیاس لگاریتمی استفاده شود؛ زیرا حاصل تحلیل‌‌ها در این روش به واقعیت بازار بورس نزدیک‌تر خواهد بود.
در این مقاله سعی کردیم در خصوص انواع نمودار لگاریتمی و حسابی به طور کامل با ذکر مثال توضیح دهیم و تفاوت این دو را با زبانی ساده بیان کنیم. هر یک از این روش‌ها برای رسیدن به اطلاعات خاصی در تحلیل استفاده می‌شوند. اینکه کدام یک از این روش‌ها برای تحلیل بهتر است و اطلاعات آن می‌تواند مفید باشد تا حد زیادی به نوع تحلیل و بازه زمانی مدنظر تریدر بستگی دارد.
برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان از کارشناسان ما، اطلاعات خواسته شده رو تکمیل فرمایید.
