بازار نوظهور چیست؟ + معرفی تعدادی از بازارهای نوظهور

رشد اقتصادی بالاتر از میانگین جهانی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ با شرایط اقتصادی فعلی، چنین رشدی یک رویا است یا در گوشهای از این جهان به واقعیت پیوسته است؟ دکمه دوم را میزنیم و حالا خودتان را برای توضیحات بیشتر آماده کنید. مثلا، همین ویتنام را در نظر بگیرید که علاوه بر عرضه کفشهای باکیفیت، توانسته است نام خود را به عنوان یکی از سریعترین اکوسیستمهای استارتاپی به ثبت برساند! اگر رشد اقتصادی با رشد انواع شرکتها، افزایش مصرف داخلی و کلی پارامترهای مثبت همراه شود، جرقه پیدایش یک مارکت خاص به نام بازار نوظهور هم زده خواهد شد و انفجار آن، کل دنیا را متحول میکند.
بازار نوظهور شبیه استارتاپ کوچک و بینامونشانی است که با همه محدودیتها، به مسیر خود ادامه میدهد و بهزودی از موفقیتها و افتخارات خود رونمایی میکند. تجربه ثابت کرده است که این دسته از بازارها از نظر رشد تکنولوژی هم واقعا کولاک میکنند. همین ویژگیها، ناخودآگاه باعث جذب کلی سرمایهگذار میشود و کلا همه چیز دست به دست هم میدهد تا شرایط همیشه رو به رشد باشد. اگر احیانا قصد سرمایهگذاری در بازار نوظهور را دارید یا اینکه صرفا میخواهید جایگاه آنها را آنالیز کنید، در آکادمی حسینی فایننس توضیحات دقیقی را برای شما در نظر گرفتهایم.
بازار نوظهور چیست؟
شاید در نگاه اول اینگونه برداشت شود که بازار نوظهور معادلی از کشورهای توسعه یافته به شمار میآید، ولی هنوز دسترسی به این جایگاه فراهم نشده است و تفاوتهای بارزی میان این دو مشاهده میشود. آنچه که اهمیت دارد، پایان عملکرد به عنوان یک اقتصاد ضعیف است که درهایی پر از فرصت و بازدهی را به روی این کشورها گشوده است. در کل، بازار نوظهور محیطی بهشدت پویا به شمار میآید که توجه هر سرمایهگذار خواستار رشد و پیشرفت را فورا جلب میکند.
ویژگیهای بازار نوظهور
دستهای از ویژگیها همیشه به بازار نوظهور تعلق دارند و آغازگر تفاوتهای کلیدی با بازارهای ضعیف و پیشرفته هستند. این خصوصیات در ظاهر با ماهیت مثبت و تا حدی اغراقآمیز مطرح میشوند، ولی در واقعیت هم این چنین هستند. از نوسانات بالای بازار گرفته تا نرخ جهشی رشد اقتصادی، همگی یک بازار نوظهور را تمام قد به تصویر میکشند. بیایید تعدادی از مهمترین ویژگیهای آنها را بررسی کنیم:
- نوسانات بالای بازار: ناپایداری وضعیت از بعد سیاسی و شوکهای مربوط به نرخ عرضه و تقاضا منجر به تغییرات بیثبات در نرخ تبادل میشود. افزایش نوسانات خصوصیتی است که عملکرد بازار را سخت تحت تاثیر قرار میدهد.
- پتانسیل بالا برای رشد و سرمایهگذاری: بالا بودن شاخص بازده سرمایهگذاری در بازار نوظهور بهانه خوبی برای جذب کلی سرمایهگذار است که آماده استفاده از فرصتهای طلایی هستند. در واقع، سرمایهگذاران در نقش اسپانسرهای مالی ظاهر میشوند و کمبود سرمایه داخلی را پوشش میدهند تا اقتصاد با سرعت بیشتری وارد فاز تغییرات شود.
- نرخ جهشی در رشد اقتصادی: دولت با تنظیم سیاستهای متفاوت، مسیر صنعتیسازی را هموار میسازد تا نرخ جهشی در زمینه رشد اقتصادی به ثبت برسد. کاهش بیکاری، افزایش درآمد و بهبود زیرساختارها، نتایجی است که در این رویکرد میتوان شاهد بود.
- درآمد سرانه: وابستگی بیش از حد به فعالیتهای کشاورزی باعث میشود میانگین درآمد سرانه همچنان پایین باشد. به محض اینکه فعالیتهای مختلف ساختوساز و صنعتیسازی روی کار بیاید، درآمد سرانه هم همگام با تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد.
معرفی تعدادی از بازارهای نوظهور
شاید قرارگیری در لیست بازارهای نوظهور به رشد تصاعدی وابسته باشد، ولی آنچه که بیش از این معیار اهمیت دارد، تمایل به حفظ وضعیت جدید در بحرانیترین شرایط است. به بیان دیگر، این دسته از بازارها با وجود قرارگیری در شرایطی که شاخصهای اقتصادی دچار اصلاحات بنیادین میشوند، همچنان راهی به سوی افزایش درصد رشد باز میکنند. در ادامه، وضعیت کشورهای برزیل، روسیه و هند را بهعنوان مهمترین بازارها مورد آنالیز قرار میدهیم:
1. برزیل
اقتصاد برزیل به دلیل ناپایداری سیاسی و تحریمات تجاری، رشد 7.5% را در دهه 2010 تجربه کرد. تغییرات قابل توجه در سطح درآمد هم در طی سالهای 2003 تا 2014 مشاهده شد. در سال های بعد، شدت فعالیت اقتصادی رو به کاهش رفت و با وجود همه محدودیتهای سیاسی که در این کشور وجود دارد، نرخ 0.6 درصدی رشد در سال 2019 برای آن به ثبت رسید. رشد مداوم زیرساختاری و تکیه بر تولید محصولات کشاورزی، چشمانداز مثبتی را برای برزیل به تصویر میکشد.
2. روسیه
افزایش قیمت نفت در بازه زمانی 1999- 2008 که همزمان با رشد شاخص GDP اتفاق افتاد، رشد تصاعدی را برای روسیه به دنبال داشت. تغییرات سیاسی که باعث شد حکومت روسیه از کمونیسم به سرمایهداری تغییر پیدا کند، بستری عالی را برای رشد اقتصادی بوجود آورد. انتظار میرود تنشهای این کشور با آمریکا کاندا و غیره کاهش پیدا کند و شاهد رشد سریعتر آن باشیم.
3. هند
بعد از اصلاحات اقتصادی که در سال 1991 برای هند رقم خورد، نام آن در لیست بازارهای نوظهور قرار گرفت. در دهه گذشته، هند توانست رشد 7.1 درصدی را ثبت کند و در بحبوحه ناپایداری و وضعیت نابسامان، فصل تازهای از پیشرفت در عرصه تکنولوژی و آموزشی را به روی خود بگشاید.
چه ریسکها و چالشهایی برای سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور وجود دارد؟
ریسکها و چالشها برای سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور برگرفته از ناپایداری و محدودیتهای موجود است. ناپایداری سیاسی، محدودیت در نقدشوندگی، نوسانات نرخ ارز، تفاوتهای فرهنگی و ریسکهای مربوط به شهرت و عدم رعایت قوانین، مهمترین چالشهایی هستند که در پیش روی یک سرمایهگذار قرار دارد. ناپایداری سیاسی برگرفته از تغییرات دولت است که نیاز به تنظیم ساختارهای قانونی منعطف را پررنگ میکند. مسئله نقدشوندگی و محدودیت خاص آن هم مشکلات متعدد در زمان خروج سرمایه را به دنبال دارد.
نوسانات نرخ ارز نتیجه سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور را مستقیم مورد هدف قرار میدهد. ممکن است از شدت این نوسانات، بازدهی واقعی در کار نباشد و ریسک و زیان از هر طرف سرمایهگذار را تهدید کند. مسئله تفاوتهای فرهنگی آرام آرام در همه ابعاد نفوذ میکند و می تواند ناکارآمد بودن استراتژی بازاریابی را به دنبال داشته باشد. سبک مدیریت، اصول تصمیمگیری و توقعات در محل کار همگی تحتتاثیر همین تفاوتهای فرهنگی قرار میگیرند. در نهایت، هر چه قوانین سستتر باشد، برند و شهرت شما بیشتر در معرض خطر قرار میگیرد.
جایگاه بازارهای نوظهور در چشمانداز اقتصاد جهانی
با توجه به تخصیص بیشترین سهم از تولید جهانی، جایگاه بازارهای نوظهور در چشمانداز اقتصاد در سطح بینالمللی کاملا متمایز است. برخورداری از پتانسیل رشد در همه ابعاد، از زیرساختهای ارتباطی گرفته تا خدمات منحصربهفرد دیجیتال همگی نقش این بازارها را بهعنوان محرکی برای پیشرفت اقتصاد جهانی تایید میکنند. هر چند که ترکیب هزینههای پایین تولید و نیروی کار جوان، خود بهتنهایی کافی هستند تا اقتصادهای مدرن از روند پیشرفت آنها نگران شوند. در کل، بازارهای نوظهور با چشماندازی روشن و جهشهای عظیم به استقبال آینده میروند و همه نگاهها به کیفیت و سرعت روند صنعتیسازی در این کشورها است.
سخن پایانی
توجه خالصانه به نرخ رشد اقتصادی بازارهای نوظهور برای آنالیز وضعیت سرمایهگذاری در یک کشور بههیچعنوان پیشنهاد نمیشود. در عوض، ملاکهای خود را بر اساس ثبات دولت، میزان شفافیت قوانین مالیاتی و تجاری، شبکه بانکی و تعداد ابزارهای مالی تنظیم کنید. از طرفی، سهولت ورود و خروج سرمایه هم باید در راس توجه قرار گیرد. انتخاب از بین فرصتهای کوتاهمدت و بلندمدت تنها با ترکیب این معیارها بهدرستی انجام میشود.






