سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) چیست؟
برای بعضی از کاربران، دنیای رمزارزها تنها به خریدوفروش «بیت کوین» (Bitcoin)، «اتریوم» (Ethereum) و سایر ارزهای دیجیتال در صرافیها ختم میشود. این افراد علاقهای به بحثهای پیشرفتهتری که در پشت پرده انجام میشود ندارند و تنها میخواهند از نوسانات این بازار به درآمد برسند.
اما برخی دیگر ترجیح میدهند، با پیشرفتهای این حوزه و مسائل فنی نیز آشنا شده و از این طریق فرصتهای بیشتری برای کسب درآمد پیدا کنند. اصطلاح DAO یا سازمان خودگردان غیرمتمرکز هم یکی از این مباحث پیشرفته در دنیای رمزارزها است که آشنایی با آن میتواند مزایای خاص خود را داشته باشد.
به احتمال زیاد شما نیز جزو این افراد هستید و میخواهید بیشتر در مورد DAO و مفهوم آن اطلاعات کسب کنید که در این صورت باید بگوییم جای خوبی آمدهاید. در ادامه ابتدا یک تعریف کلی از سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان ارائه کرده و سپس به زبانی ملموستر در مورد نحوهی کار آن صحبت میکنیم. مهمتر از همه میگوییم که اصلاً چرا به چنین سازمانهایی نیاز هست و کاربرد دقیق آنها چیست.
بنابراین پیشنهاد میکنیم حتی اگر تمایل چندانی هم به بحثهای تخصصی ندارید تا انتهای مقاله همراه ما باشید. کسی چه میداند شاید آشنایی با DAO در آینده سودآوری بیدردسری را نیز نصیبتان کند!
سازمان خودگردان غیرمتمرکز یا DAO چیست؟
کلمهی DAO مخفف عبارت Decentralized Autonomous Organization است که در منابع فارسی از آن با معادلهایی نظیر «سازمان خودگردان غیرمتمرکز»، «سازمان نامتمرکز خودمختار»، «سازمان مستقل غیرمتمرکز» یا «دائو» یاد میشود.
در یک تعریف ساده، DAO را میتوان سازمانی در نظر گرفت که هیچ شخص یا نهاد واحدی روی تصمیمات آن کنترل کامل ندارد. در چنین سازمانهایی همهچیز توسط اعضا و به شکلی کاملاً غیرمتمرکز انجام میشود.
اگر از خوانندگان قدیمی بلاگ مجموعهی حسینی فایننس باشید به خوبی میدانید که فلسفهی این مجموعه دوری از تعریفهای کتابی و غیرقابلدرک است و تعریفی که در بالا ارائه کردیم، کمک چندانی به درک مفهوم این واژه نمیکند. بنابراین برای درک بهتر موضوع میخواهیم با مثالی ساده با یک سازمان غیرمتمرکز خودمختار که مدتهاست در این حوزه فعالیت میکند و احتمالاً شما هم اسمش را شنیده باشید، آشنا شویم.
«یونی سواپ» (UniSwap) یک صرافی ارز دیجیتال از نوع صرافیهای غیرمتمرکز است که به شکل یک سازمان غیرمتمرکز خودگردان یا DAO فعالیت میکند. در این سایت هر کس میتواند با اتصال کیف پول دیجیتال خود، به صورت مستقیم و بدون نیاز به انتقال دارایی به حساب صرافی، به خریدوفروش و معاملهی رمزارزها بپردازد.
خود یونی سواپ نیز یک ارز دیجیتال بومی دارد که حتماً آن را با نماد «یونی» (UNI) در صرافیهای مختلف دیدهاید. این که میگوییم یونی سواپ یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز بهشمار میرود، به این دلیل است که کاربران این صرافی میتوانند با خرید مقدار مشخصی از رمزارز UNI و نگهداری آن در کیف پولهای خود، به عنوان کاربر دارای حق رای شناخته شوند. بدین ترتیب آنها میتوانند در روند توسعهی صرافی یونی سواپ و تصمیمگیریهای مدیریتی آن نقش داشته باشند.
به عبارت دیگر، هر کاربری که از یونی سواپ استفاده میکند و در رمزارز UNI آن سرمایهگذاری کرده، میتواند پیشنهادهای دلخواه خود را برای ایجاد تغییر در صرافی ثبت کند. بقیه کاربران نیز میتوانند نظر مثبت یا منفی خود را نسبت به آن تغییر اعلام کرده و به صورت گروهی در تصمیمگیریهای مهم صرافی نقش داشته باشند.
برای همین است که به چنین پروژههایی سازمان غیرمتمرکز خودگردان میگویند. غیرمتمرکز به این دلیل که هیچ شخص یا نهاد مرکزی تصمیمگیریها را کنترل نمیکند و خودگردان هم به این دلیل که خود کاربران مسئولیت توسعه و مدیریت سازمانی که در آن شرکت دارند (در اینجا صرافی)، برعهده گرفتهاند و کاملاً مستقل هستند.
حال در مثال یونی سواپ این سازمان، یک صرافی غیرمتمرکز بود اما ممکن است پروژههای دیگر اهداف متفاوتتری داشته باشند.
برای مثال «دیسنترالند» (Decentraland) یک پروژهی متاورسی است که در زمینهی بازی و دنیاهای مجازی فعالیت میکند. دیسنترالند نیز یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز است زیرا دارندگان ارز دیجیتال «مانا» (MANA) میتوانند در تصمیمگیریهای آن شرکت کنند.
اهمیت سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز یا DAO
اول از همه باید بگوییم که در نقطهی مقابل یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز، سازمانهای متمرکز قرار دارند. برای مثال اپلیکیشن «اینستاگرام» (Instagram) را در نظر بگیرید.
این اپلیکیشن به شکل متمرکز اداره میشود و کاربران نقشی در مدیریت آن ندارند. در واقع یک شرکت مرکزی به نام «متا» (Meta) یا همان «فیس بوک سابق» (Facebook) تمام مسئولیت مدیریت و ایجاد تغییر در این پلتفرم را برعهده دارد.
چنین شرکتی میتواند یک صبح از خواب بیدار شده و تغییر جدیدی در اپلیکیشن اینستاگرام خود اعمال کند که شاید بیش از نصف کاربرانش از آن ناراضی باشند. اما اگر اینستاگرام یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز بود، هیچ وقت امکان چنین چیزی وجود نداشت.
در چنین شرایطی برای ایجاد یک تغییر در اینستاگرام، مثل حذف دکمهی لایک از پستها، ابتدا باید پیشنهاد چنین تغییری در صفحهی مخصوص DAO در اینستاگرام به ثبت میرسید و سپس کاربرانی که در کیف پولهای دیجیتال خود رمزارز بومی اینستاگرام را داشتند، نظر مثبت یا منفی خود را نسبت به این پیشنهاد ثبت میکردند و تنها زمانی این تغییر در اینستاگرام اعمال میشد که رای اکثریت مثبت باشد.
بنابراین مزیت اصلی سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز همینجا خود را نشان میدهد. در چنین سازمانهایی قدرت از غولهای رسانهای جهان مثل متا گرفته شده و برعهدهی خود کاربران هر پلتفرم که زمان و سرمایهی خود را صرف استفاده از آن کردهاند، داده میشود.
سازمان خودگردان غیرمتمرکز چگونه کار میکند؟
اما باز هم یک سوال مهم پیش میآید و آن هم اینکه در یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز، رایگیری و ثبت نظرات به چه شکلی انجام میشود؟ آیا کاربران مجبور هستند مانند رایگیریهای مرسوم در دنیای واقعی، به یک محیط فیزیکی مراجعه کرده و پیشنهاد و رای خود را ثبت کنند؟
در پاسخ به این سوال باید بگوییم که خیر این گونه نیست. در حقیقت تمام روند ثبت پیشنهاد و عملیات رایگیری به صورت آنلاین و بر بستر بلاک چین انجام میشود.
بدین ترتیب که هر پروژه صفحهی مخصوصی برای این کار در نظر گرفته است و کاربران میتوانند با مراجعه به این صفحهی اینترنتی ابتدا کیف پول دیجیتال خود را متصل کرده و سپس با انجام یک تراکنش رای خود را از بین گزینههای موجود انتخاب کنند.
تمام روند رایگیری نیز توسط «قراردادهای هوشمند» (Smart Contracts) مدیریت میشود و برای همین امکان تقلب و خطا در آن به صفر میرسد. قبلاً به طور مفصل در مورد قراردادهای هوشمند صحبت کردهایم و پیشنهاد میکنیم اگر با این مفهوم آشنا نیستید مقالهی «قرارداد هوشمند چیست» را مطالعه کنید.
اما به طور خلاصه قراردادهای هوشمند را میتوان تکهکدهای برنامهنویسی در نظر گرفت که تمام مفاد قرارداد از قبل و در قالب کد نوشته میشود و به محض احراز شدن شروط اولیه، مفاد توافق شده به صورت خودکار اجرا میشود.
موضوع مهم دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که هر کاربر متناسب با هر مقدار ارز دیجیتالی که دارد به همان نسبت ارزش رایهایش نیز بیشتر خواهد بود.
به عنوان مثال در صرافی یونی سواپ هر کسی که در کیف پول دیجیتال خود مقدار ۱۰۰ یونی داشته باشد، رای او نسبت به کسی که ۵۰ یونی دارد، دو برابر ارزشمندتر خواهد بود و تاثیر بیشتری دارد.
دلیل این اتفاق هم کاملاً هوشمندانه است. کاربری که سرمایهی ارزشمند خود را صرف خرید توکن بومی یک DAO میکند، مطمئناً نمیخواهد که مشکلی برای آن پیش آمده و در ادامه باعث کاهش ارزش رمزارز آن شود.
تصور کنید در یک DAO حجم زیادی از کل رمزارز بومی آن در اختیار یک نفر باشد، درست است که ارزش رای این شخص نسبت به رای کاربران دیگر که رمزارز کمتری دارند، بسیار بیشتر است ولی چون به همان نسبت سرمایهی بیشتری وارد این پروژه کرده، نمیخواهد که با شرکت در رایگیریهای خرابکارانه به اعتبار آن پروژه لطمه وارد کند.
انواع مختلف سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز
سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز انواع مختلفی دارند که بسته به نوع فعالیت و هدف از ایجادشان، در یکی از دستههایی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، قرار میگیرند.
دائوهای پروتکل محور (Protocol DAO)
اولین نوع سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان که یونی سواپ هم جزو آنها به حساب میآید دائوهای پروتکل محور یا Protocol DAO هستند.
این دائوها به منظور مدیریت گروهی مراحل توسعه و تصمیمگیریهای مهم یک برنامهی غیرمتمرکز ایجاد میشوند. منظور از برنامهی غیرمتمرکز هم پلتفرمهایی هستند که بر بستر بلاک چین و به کمک قراردادهای هوشمند ساخته شده و هر کدام هدف خاصی را دنبال میکنند.
برای مثال همین یونی سواپ یک برنامهی غیرمتمرکز است که در زمینهی خریدوفروش مستقیم و بدون واسطهی ارزهای دیجیتال فعالیت میکند. به چنین برنامههایی Dapp هم گفته میشود که قبلاً در جریان مقالهی مفصلی در مورد آن صحبت کردهایم.
دائوهای سرمایهگذاری (Investment DAO یا Venture DAO)
نوع دیگری از سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز، دائوهای سرمایهگذاری عادی و سرمایهگذاری خطرپذیر هستند. در این نوع دائوها کاربران با خرید توکن بومی آن دائو در حقیقت سرمایهی خود را روی هم میگذارند و از طریق ثبت پیشنهاد و رایگیری با خرد جمعی تصمیم میگیرند که مبلغ جمع شده را چگونه و در چه چیزی سرمایهگذاری کنند.
برخی از دائوهای سرمایهگذاری هم از همان ابتدا مکان سرمایهگذاری پولهای جمع شده را مشخص میکنند. برای مثال پروژهای به نام «خانهی کراوز» (The Krause House) که یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز است، میخواهد به اولین سازمانی تبدیل شود که به شکلی غیرمتمرکز مدیریت یک تیم ورزشی را برعهده میگیرند.
در این پروژه کاربران با هر سرمایهای که دارند میتوانند انافتی (NFT) یا رمزارز بومی آن را که با نماد KRAUSE شناخته میشود، خریداری کرده و در چشمانداز آن که خرید یک تیم بسکتبال در لیگ حرفهای آمریکا (NBA) است، شریک شوند.
دائوهای بشردوستانه (Philanthropy DAO)
اقدامات بشردوستانه در هر زمینهای انجام میشود و حوزهی ارزهای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نیست. در سازمانهای غیرمتمرکز خودگردانی که با هدف کمکهای مالی به دیگران ایجاد شدهاند، کاربران هر چقدر که در توان داشته باشند به همان نسبت رمزارز بومی آن پروژه یا انافتیهای آن را خریداری میکنند و بدین ترتیب مبالغ جمعشده صرف کمک به دیگران میشود.
آخرین پروژهای که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و در بیشتر سایتهای خبری هم از آن صحبت شد پروژهی UkraineDAO بود. همانطور که از اسم این دائو هم میتوان حدس زد، مبالغ جمعشده برای کمک به اوکراین صرف شد.
انواع دیگر دائوها
از انواع دیگر سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان میتوان به دائوهای اجتماعی (Social DAO)، دائوهای کلکسیونی (Collector DAO) و دائوهای رسانهای (Media DAO) اشاره کرد.
نقش DAO در ایجاد اتریوم کلاسیک
اگر تاریخچهی اتریوم و نحوهی به وجود آمدن ارز دیجیتال «اتریوم کلاسیک» (Ethereum Classic) را خوانده باشید حتماً میدانید که پروژهای با نام The DAO باعث تقسیم بلاک چین اتریوم به دو زنجیره و به وجود آمدن اتریوم کلاسیک شد.
سوال دیگری که احتمالاً ذهن شما را هم درگیر کرده این است که ارتباط The DAO با سازمانهای غیرمتمرکز خودگردانی که در این مقاله در مورد آنها صحبت کردیم در چیست؟ در واقع پروژهی The DAO اولین پروژهای بود که در قالب یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز شروع به کار کرد و برای همین اسم خود را نیز The DAO گذاشت. به عبارت دیگر پروژهی The DAO تنها اسم یک پروژه است که با مفاهیم سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان ایجاد شده بود.
مانند یونی سواپ که یک DAO است، پروژهی The DAO هم یک DAO به حساب میآید و نباید آن را به دیگر سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان یکی در نظر گرفت.
کسب درآمد با استفاده از سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان (DAO)
از آنجایی که تمام رایگیریهای یک DAO بر بستر بلاک چین انجام میشود، رای هر کدام از کاربران نیز تا ابد در این پایگاهدادهی غیرمتمرکز ثبت میشود. هر رای نیز به آدرس کیف پول دیجیتالی که در زمان رایگیری از آن استفاده شده منتسب است و برای همین میتوان فهمید که کدام آدرسهای کیف پول در رایگیری شرکت کرده است.
از طرف دیگر برخی از پروژههای جدید برای توزیع عادلانهی رمزارز بومی خود، بخشی از آن را به رایگان در بین کاربران اکوسیستم رمزارزها پخش میکنند که به آن «ایردراپ» (Airdrop) میگوییم.
برخی از این پروژهها رمزارزهای خود را به کسانی ارسال میکنند که در زمان تست و توسعه از سرویسهایشان استفاده کردهاند. اما برخی دیگر نیز تصمیم میگیرند رمزارزهای رایگان خود را به کسانی بدهند که قبلاً در پروژههای شناختهشدهی دیگر فعالیت داشتهاند.
حتماً میپرسید ارتباط این دو در چیست؟ در حقیقت وقتی شما در یک DAO رای خود را ثبت میکنید یعنی از کاربران فعال آن پروژه هستید.
برای همین ممکن است پروژهی نوظهور دیگر رمزارزهای رایگان خود را به آدرسهایی ارسال کند که قبلاً در سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان دیگر فعال بوده و در رایگیریهای آن شرکت کردهاند.
بدین ترتیب تنها با شرکت در یک رایگیری در پروژهی شناخته شده میتوانید، شامل ایردراپ پروژههای دیگر شوید. ایردراپهایی که گاهاً چند صد دلار ارزش داشته و میتوانند سود خوبی نصیبتان کنند.
مزایا و معایب سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز
مهمترین مزیت پروژههایی که به شکل یک DAO فعالیت میکنند، این است که کاربران بازیگران اصلی آنها هستند. در این نوع پروژهها تصمیمگیریهای مهم برعهدهی یک شخص واحد مثل مدیرعامل یا گروه کوچکی مثل هیئت مدیره نیست و همهی کاربران به نسبت سرمایهگذاری خود در آن پروژه، در تصمیمگیریها نقش دارند.
نکتهی مهم دیگر این است که کاربران با شرکت در رایگیریها و ارسال پیشنهادات، خود را بخشی از آن پروژه دیده و تمام تلاش خود را برای موفقت آن به کار میبرند.
از آنجایی هم که تمام رایها در بلاک چین ذخیره میشود، به راحتی هم قابل مشاهده است و میتوان فهمید کدام آدرس کیف پول به کدام گزینه رای داده است. این کار باعث شفافیت رایگیری شده و مانع از فعالیتهای خرابکارانه میشود.
اما در مورد سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان همه چیز عالی و بینقص نیست و محدودیتهای قابلتوجهی نیز وجود دارد. اولین عیب یک دائو سرعت پایین تصمیمگیریهای آن است.
در یک سازمان متمرکز با تصمیم مدیرعامل میتوان یک تغییر را در پروژه اعمال کرد ولی در مورد سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان چنین نیست. دلیل آن هم این است که باید بیشتر کاربران در رایگیری شرکت کنند و این کار ممکن است چند روز طول بکشد.
از دیگر معایب دائوها میتوان به بهینه نبودن آنها اشاره کرد. در یک سازمان متمرکز مدیر عامل یا اعضای هیئت مدیره به طور کامل در جریان اتفاقات پیرامون پروژه هستند و با علم و آگاهی کامل میتوانند تصمیمگیری کنند.
اما در یک سازمان غیرمتمرکز خودگردان هر کسی که از صرافیها رمزارز بومی آن پروژه را خریداری کند، میتواند در رایگیریها شرکت کند. بنابراین باید زمان زیادی صرف توضیح تغییر پیشنهادی و آگاه کردن همهی کاربران صرف شود که منجر به مشکلاتی میشود.
اما مهمتر از همه، بزرگترین مشکل فعلی سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان امنیت پایین آنهاست. تقریباً هر ماه در خبرها میخوانیم که هکرها مقدار زیادی از سرمایهی کاربران چنین پروژههایی را به سرقت میبرند.
در واقع همانطور که اشاره کردیم سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان براساس قراردادهای هوشمند فعالیت میکنند. این یعنی کدهای برنامهنویسی مسئولیت کنترل همهچیز را برعهده دارند و اگر این کدها کیفیت لازم را نداشته باشند، هکرها و افراد خرابکار میتوانند از آن سوءاستفاده کرده و سرمایهی کاربران را خالی کنند.
سخن پایانی
سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز یا به اختصار DAO یکی از مفاهیم اساسی دنیای ارزهای دیجیتال هستند که اخیراً هم توجه بیشتری نسبت به آنها جلب شده است. این نوع سازمان را میتوان گروهی از کاربران و توسعهدهندگان در نظر گرفت که با هدف خاصی دور هم جمع شده و مدیریت پروژه را به صورت گروهی و از طریق ثبت پیشنهاد و رایگیری دنبال میکنند.
دائوها انواع مختلفی دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان به دائوهای پروتکل محور و دائوهای سرمایهگذاری اشاره کرد. برای مثال صرافی غیرمتمرکز یونی سواپ یک DAO از نوع پروتکل محور است که در زمینهی خریدوفروش بدون واسطه رمزارزها فعالیت دارد.
برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان از کارشناسان ما، اطلاعات خواسته شده رو تکمیل فرمایید.
سازمان غیر متمرکز دقیقا چه نقشی تو حوزه ارزهای دیجیتال داره میشه بدونم؟
سلام وقت بخیر
همونطور که توی مقاله اومده در یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز به جای اینکه مدیر یا هیئت مدیره تصمیمگیریهای مهم پروژه را برعهده داشته باشند، کاربران با ثبت پیشنهاد و رایگیری این کار را انجام میدهند.
این توی تصمیمگیریها برای شبکه بلاک چین کمک کننده هست. هیچ نهاد یا شخصی نیست که تصمیمات رو بگیره و کل اعضای شبکه تصمیم کلی رو میگیرند.
موفق باشید