۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن + همراه با آموزش تصویری

هر فردی که با هدف سرمایه‌گذاری و کسب سود وارد بازارهای مالی می‌شود خیلی زود می‌فهمد که برای موفقیت در این کار باید آموزش ببیند و با انواع و اقسام تحلیل‌ها و استراتژی‌های موجود در این زمینه آشنا شود. پرایس اکشن یکی از همین استراتژی‌ها هست که بسیاری از معامله‌گرها در نهایت روی به استفاده از آن می‌آورند. در این مقاله «حسینی فایننس» قصد داریم کمی در مورد مفهوم پرایس اکشن سپس در مورد برترین و مهم ترین الگوهای پرایس اکشن که در این روش از آن‌ها استفاده می‌شود، صحبت کنیم.

ساختار کلی پرایس اکشن و رفتار قیمت در نمودار

رفتار قیمت در پرایس اکشن معمولا در سه فاز اصلی شکل می‌گیرد: انباشت، روند و توزیع. در فاز انباشت، قیمت در محدوده‌ای ثابت نوسان دارد و بازار در حالت تعادل میان خریداران و فروشندگان است. با شکست این محدوده، فاز روندی آغاز می‌شود و قیمت با قدرت در جهت صعود یا نزول حرکت می‌کند. در نهایت، در فاز توزیع، بازیگران بزرگ موقعیت‌های خود را می‌بندند و بازار وارد دوره اصلاح یا برگشت می‌شود. درک این چرخه به تریدر کمک می‌کند تا بداند بازار در چه مرحله‌ای قرار دارد و تصمیم ورود یا خروج خود را دقیق‌تر اتخاذ کند.

مهم ترین الگوهای پرایس اکشن

نکته‌ای که همین اول باید به آن اشاره کنیم این است که بیش از صدها الگوی پرایس اکشن وجود دارند که از این بین تنها چند مورد از آن‌ها توانسته‌اند اعتماد سرمایه‌گذاران را به خود جلب کنند. ما نیز در ادامه ۱۰ مورد از مهم‌ترین و برترین الگوهای پرایس اکشن را برایتان شرح می‌دهیم ولی فراموش نکنید که این الگوها قطعی نیستند و احتمال دارد در برخی شرایط نتیجه‌ مورد انتظار را در پی نداشته باشند.

نکته‌ دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که الگوهای پرایس اکشن چند نوع مختلف دارند. برخی از الگوها نشان‌دهنده‌ ادامه‌ حرکت قیمت در جهت موافق روند فعلی هستند و از همین رو به آن‌ها «الگوهای ادامه‌دهنده» (Continuation Patterns) می‌گوییم.

الگوهای دیگری هم هستند که وقتی آن‌ها را روی نمودار قیمت می‌بینیم باید انتظار تغییر روند قیمت را داشته باشیم. برای همین به این الگوها «الگوهای برگشتی» (Reversal Patterns) گفته می‌شود.

برخلاف این دو نوع الگو که معمولا از ترکیب چند کندل تشکیل می‌شوند، الگوهایی هم داریم که تنها از یک یا دو کندل ساخته شده‌اند و برای همین به آن‌ها «الگوهای نمودار شمعی» یا «الگوهای کندلی» (Candlestick Patterns) می‌گوییم. خود الگوهای کندلی می‌توانند جزوی از الگوهای برگشتی یا ادامه‌دهنده هم باشند. منظور از کندل یا کندل استیک‌ها (Candelsticks) هم همان نمودار شمعی روی نمودار است و اطلاعاتی مثل قیمت آن دارایی در آغاز و پایان یک بازه‌ی زمانی خاص و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمتی که آن دارایی در همان بازه به آن رسیده است را شامل می‌شود.

از مقدمات که بگذریم اکنون وقت معرفی ۱۰ الگوی برتر پرایس اکشن است.

دقت کنید که در ادامه زمانی که از صعودی یا نزولی بودن صحبت می‌کنیم منظورمان گاوی یا خرسی شدن بازار پس از شکستن یک الگو است. برای مثال مستطیل صعودی، الگوی مستطیلی است که پس از شکسته شدن، بازا حالت گاوی به خود می‌گیرد و خریداران وارد می‌شوند.

الگوی Head and Shoulders

اولین الگوی پرایس اکشنی که می‌خواهیم معرفی کنیم الگوی «سروشانه» یا «هد اند شولدرز» (Head and Shoulders) است. این الگو یکی از الگوهای برگشتی محسوب می‌شود که معمولا بعد از یک روند صعودی خود را نشان داده و خبر از احتمال تغییر روند به نزولی می‌دهد.

شکل این این الگو همان‌طور که از اسمش پیداست ابتدا با یک حرکت صعودی کوچک شروع شده، سپس یک حرکت صعودی بزرگتر شکل می‌گیرد و بلافاصله بعد از آن یک حرکت صعودی کوچک دیگر به همان شکل و اندازه‌ حرکت صعودی کوچک اول انجام می‌شود. در این الگو حرکات صعودی کوچک نقش شانه‌های چپ و راست و حرکت صعودی بزرگ میانی نقش سر را بازی می‌کنند و برای همین به آن لقب سروشانه داده‌اند. وقتی این الگو به شکلی که گفتیم روی نمودار شکل بگیرد می‌توان انتظار سقوط قیمت و تغییر روند از صعودی به نزولی را داشت.

ناگفته نماند که الگوی سروشانه ممکن است به صورت معکوس و در یک روند نزولی هم شکل بگیرد که در این صورت به آن الگوی سروشانه‌ معکوس یا صعودی (Bullish Inverted Head and Shoulders) می‌گوییم. شکل این الگو برعکس شکل الگوی سروشانه اصلی و رو به پایین است و خبر از پایان روند نزولی و شروع حرکت قیمت به‌سمت بالا می‌دهد.

الگوی Cup and Handle

الگوی دیگر الگوی «فنجان و دسته» (Cup and Handle) است که جزو الگوهای ادامه‌دهنده‌ صعودی محسوب می‌شود. یعنی این الگو معمولا در یک حرکت صعودی که مدتی است متوقف شده ظاهر می‌شود و نشان‌دهنده‌ این است که روند صعودی ادامه خواهد داشت. دلیل نام‌گذاری این الگو به خاطر این است که ابتدا الگویی شبیه کلمه‌ U انگلیسی روی نمودار شکل می‌گیرد که همان بدنه‌ فنجان است و سپس الگوی دیگری در سمت راست آن ظاهر می‌شود که دسته‌ فنجان را تشکیل می‌دهد.

وقتی شکل‌گیری الگوی فنجان و دسته روی نمودار تایید شود می‌توان انتظار داشت که دارایی مورد نظر به حرکت صعودی خود با قدرت بیشتری ادامه خواهد داد.

همچنین این الگو می‌تواند در یک حرکت نزولی هم شکل بگیرد که در این صورت به آن «الگوی فنجان و دسته معکوس یا نزولی» (Bearish Inverted Cup and Handle) می‌گوییم. بعد از تشکیل این الگو که برعکس الگوی فنجان و دسته صعودی است می‌توان انتظار سقوط قیمت و ادامه‌ روند نزولی را داشت.

الگوی Double Bottom و Double Top

الگوی Double Bottom که معادل فارسی آن را می‌توان «جفت درّه» یا «دو درّه» در نظر گرفت به الگویی گفته می‌شود که در آن قیمت یک دارایی دو بار پیاپی و به یک اندازه طی کندل‌های مختلف پایین می‌آید و شکلی شبیه دو درّه ایجاد می‌کند. در واقع در یک حرکت نزولی وقتی دره اول تشکیل می‌شود یعنی قیمت از پایین‌ترین نقطه‌ آن برگشت خورده و رو به بالا حرکت کرده است. اما نتوانسته حرکت رو به بالای خود را ادامه دهد و دوباره به سمت پایین رفته و درّه‌ی دوم را تشکیل می‌دهد.

این درّه نشان می‌دهد که قیمت آن دارایی توانایی پایین‌تر رفتن از دره اول را نداشته و بنابراین انتظار می‌رود روند حرکت قیمت برگشت خورده و صعودی شود.

به همین ترتیب الگوی Double Top یا «جفت قلّه» یا «دو قلّه» هم زمانی پدید می‌آید که قیمت یک دارایی دو بار پیاپی و به یک اندازه طی کندل‌های مختلف بالا می‌رود و شکلی شبیه دو قلّه ایجاد می‌کند. الگوی دو قلّه هم در یک حرکت صعودی خود را نشان می‌دهد و خبر از تغییر روند قیمت از صعودی به نزولی می‌دهد.

این دو نوع الگو جزو الگوهای برگشتی محسوب می‌شوند که بسیار کاربردی هم هستند. شکل دیگری از این الگوها هم وجود دارند که در آن‌ها به جای دو قلّه یا درّه، سه عدد از آن‌ها ایجاد می‌شود و برای همین به آن‌ها Triple Bottom و Triple Top می‌گویند.

الگوی Wedge

الگوی Wedge که در زبان فارسی به آن «الگوی گُوِه»، «گووه» یا «الگوی قاچ» هم می‌گویند یکی از الگوهای برگشتی است که از کشیدن دو خط روند هم‌گرا تشکیل می‌شود.

نکته‌ مهم در این الگو این است که حرکت هر دو خط روند باید در یک جهت باشد وگرنه الگوی تشکیل شده الگوی گُوِه نخواهد بود. یعنی هر دو خط روند باید یا صعودی باشند یا نزولی تا الگوی گُوِه تشکیل شود.

این الگو می‌تواند رو به بالا تشکیل شود که در این صورت به آن الگوی Rising Wedge یا الگوی گُوِه‌ رو به بالا یا بالارونده می‌گویند.

همچنین اگر الگو رو به پایین تشکیل شود به آن Falling Wedge یا الگوی گُوِه‌ رو به پایین یا پایین‌رونده می‌گویند. الگوی گُوِه‌ رو به بالا نشان‌دهنده احتمال پایین آمدن قیمت است در حالی که الگوی گُوِه‌ رو به پایین خبر از احتمال بالا رفتن قیمت می‌دهد.

الگوی Triangle

الگوی «مثلث» یا Triangle یکی دیگر از الگوهای پرکاربرد پرایس اکشن است که از ترکیب یک خط افقی و یک خط روند تشکیل می‌شود. در این الگو خط افقی از به هم وصل کردن نقاط بالا یا پایین کندل‌ها تشکیل می‌شود.

الگوی مثلث که جزو الگوهای ادامه‌دهنده محسوب می‌شود، سه نوع دارد که عبارتند از الگوی مثلث بالارونده (Ascending Triangle)، الگوی مثلث پایین‌رونده (Descending Triangle) و الگوی مثلث متقارن (Symmetrical Triangle). الگوی مثلث متقارن از اتصال دو خط روند هم‌گرا تشکیل می‌شود و نشان‌ می‌دهد که به زودی قیمت از مثلث خارج شده و به یک سمت حرکت خواهد کرد. این الگو به دلیل متقارن بودن نمی‌تواند تشخیص دهد که حرکت به‌سمت بالا خواهد بود یا پایین.

الگوی مثلث صعودی معمولا از یک خط افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین تشکیل می‌شود و نشان می‌دهد که قیمت بعد از خروج از مثلث به‌سمت بالا حرکت خواهد کرد. (شکل زیر)

از سوی دیگر، الگوی مثلث نزولی از یک خط افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالا تشکیل می‌شود و نشان می‌دهد که قیمت بعد از خروج از مثلث به‌سمت پایین حرکت خواهد کرد.

الگوی Rectangle

الگوی «مستطیل» (Rectangle) جزو ساده‌ترین و محبوب‌ترین الگوهای پرایس اکشن محسوب می‌شود و می‌توان آن را هم جزو الگوهای برگشتی و هم الگوهای ادامه‌دهنده به شمار برد.

این الگو معمولا بعد از یک روند صعودی یا نزولی که قیمت در حال تثبیت خود است شکل می‌گیرد. در جریان این تثبیت، قیمت یک دارایی بین دو سطح مقاومتی و حمایتی معامله می‌شود که اگر اوج‌های قیمتی را به یکدیگر و پایین‌ترین قیمت‌ها را به یکدیگر متصل کنیم دو خط افقی رسم می‌شود که شبیه یک مستطیل است. برای همین است که به این الگو، الگوی مستطیل می‌گویند.

در الگوی مستطیل این احتمال وجود دارد که قیمت بدون برخورد به خطوط بالایی یا پایینی تغییر جهت دهد. همچنین دلیل اینکه گفته می‌شود الگوی مستطیل هم می‌تواند یک الگوی برگشتی و هم یک الگوی ادامه‌دهنده باشد این است که برای مثال فرض کنید، بعد از یک روند صعودی الگوی مستطیل شکل می‌گیرد و قیمت درون محدوده‌ این مستطیل حرکت می‌کند.

این احتمال وجود دارد که بعد از خروج از الگوی مستطیل قیمت دارایی مدنظر یا به سمت بالا حرکت کند یا به سمت پایین که اگر این حرکت به سمت بالا باشد، یعنی قیمت در جهت روند بازار که صعودی بود، حرکت کند می‌گوییم الگوی مستطیل ادامه‌دهنده است. اما اگر بعد از خروج از الگو به سمت پایین حرکت می‌کرد چون روند صعودی بوده و اکنون نزولی شده به آن الگوی مستطیل برگشتی خواهیم گفت.

الگوی Flag

الگوی «پرچم» (Flag) یکی دیگر از الگوهای ادامه‌دهنده است که معمولا بعد از یک حرکت صعودی یا نزولی قوی شکل می‌گیرد. این الگو نیز دو نوع دارد که شامل الگوی پرچم صعودی (Bull Flag) و الگوی پرچم نزولی (Bear Flag) می‌شود.

در الگوی پرچم صعودی یک حرکت شدید صعودی را داریم که بلافاصله بعد از آن در فاصله‌ زمانی کوتاهی کندل‌هایی ثبت می‌شود که شبیه پرچم است. وقتی این الگو ثبت می‌شود می‌توانیم انتظار ادامه‌ روند صعودی را داشته باشیم.

همچنین در الگوی پرچم نزولی نیز برعکس این حالت پدید می‌آید و روند نزولی بعد از خروج از پرچم ادامه می‌یابد.

الگوی Channel

الگوی «کانال» یا چنل (Channel) هم جزو الگوهای پرکاربرد و شناخته‌شده‌ پرایس اکشن است که شاید در تحلیل‌های متخصصان این حوزه بارها اسم آن را شنیده باشید.

نکته‌ مهم اینجاست که الگوی کانال بسیار شبیه الگوی پرچم است ولی با این تفاوت که تعداد کندل‌های آن بیشتر بوده و طول بیشتری دارد. الگوی کانال به دلیل تعداد بیشتر کندل‌هایش قابل‌ اعتمادتر از الگوی پرچم است.

الگوی کانال نیز به دو نوع کانال بالارونده (Ascending Channel) و کانال پایین‌رونده (Descending Channel) تقسیم می‌شود. درست مانند الگوی پرچم در الگوی کانال پایین‌رونده روند مثبت و در کانال بالارونده نیز روند نزولی بعد از خروج از کانال ادامه می‌یابد.

الگوی کندل Pin Bar یا Hammer

الگوی Pin Bar یا «پین بار» که می‌توانیم آن را الگوی «میخ» هم خطاب کنیم از جمله الگوهای پرایس اکشن است که از یک کندل واحد تشکیل شده و به وفور می‌توان آن را در نمودار قیمت دارایی‌های مختلف پیدا کرد.

به الگوی پین بار الگوی «چکش» (Hammer) هم گفته می‌شود و جزو الگوهای بازگشتی پرایس اکشن است که هنگام مشاهده‌ آن می‌توان انتظار تغییر روند را داشت. البته این دلیل نمی‌شود که هر زمان روی نمودار این کندل را دیدیم منتظر تغییر روند کلی قیمت باشیم. این تغییر جهت می‌تواند برای زمان کوتاهی باشد.

مانند بیشتر الگوهای معرفی شده تاکنون، الگوی پین بار هم دو نوع دارد. الگوی پین بار صعودی (Bullish Pin Bar) که احتمال حرکت رو به بالا را افزایش می‌دهد و الگوی پین بار نزولی (Bearish Pin Bar) که خبر از حرکت قیمت رو به پایین می‌دهد. در کل برای استفاده بهینه از این الگو باید حواسمان به خوبی جمع باشد و به ناحیه‌ای که این الگو پدیدار می‌شود هم دقت داشته باشیم.

برای مثال اگر در یک ناحیه‌ی مقاومتی الگوی پین بار نزولی را مشاهده کردیم می‌توانیم با احتمال بیشتری منتظر تغییر جهت حرکت قیمت باشیم.

الگوی کندل Engulfing

دومین الگوی کندلی پرایس اکشن که همه‌ تریدرها باید با آن آشنا باشند الگوی انگالفینگ (Engulfing) نام دارد. این الگو نیز یکی از الگوهای برگشتی است و برای شکل‌گیری به دو کندل نیاز دارد.

الگوی انگالفینگ نیز دو نوع دارد. در الگوی انگالفینگ نزولی (Bearish Engulfing) کندل اول صعودی و کندل بعدی همواره یک کندل نزولی با اندازه‌ بزرگتر از کندل اول است. در حالی که در الگوی انگالفینگ صعودی (Bullish Engulfing) کندل اول نزولی و کندل بزرگتر بعدی یک کندل صعودی است.

همان‌طور که می‌توان حدس زد بعد از تشکیل الگوی انگالفینگ صعودی می‌توان حرکت قیمت رو به بالا و در الگوی انگالفینگ نزولی حرکت قیمت رو به پایین را انتظار داشت.

همچنین درست مانند الگوی کندل پین بار که گفتیم بهتر است در محدوده‌های حمایتی و مقاومتی از آن‌ها استفاده کرد، الگوی انگالفینگ هم احتمال پیروزی بیشتر در این محدوده‌ها دارد.

نکات مهم درباره الگوهای پرایس اکشن

برای همین است که تمرین و مطالعه‌ نمونه‌هایی که در گذشته روی نمودار ظاهر شده‌اند از اهمیت بالایی برخوردار است و می‌تواند کمک شایانی به افزایش مهارت شما در این زمینه بکند. همچنین نکته‌ دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که پرایس اکشن و الگوهایش نیز همانند دیگر تحلیل‌ها احتمال خطا دارند و نباید با قطعیت از نتیجه‌ آن‌ها صحبت کرد. با این حال تجربه و سابقه‌ این الگوها نشان داده که نرخ موفقیت در آن‌ها به‌ویژه الگوهایی که در این مقاله اشاره کردیم قابل قبول است و می‌توان با کمی مهارت از آن‌ها استفاده نمود و به سوددهی رسید.

در جدول زیر می‌توانید ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن را مشاهده کنید.

علاوه‌بر این الگوهای مهمی که معرفی کردیم، الگوهای دیگی نیز وجود دارند که بهتر است با آن‌ها آشنا باشید.

الگوی اینساید بار (Inside Bar)

اینساید بار الگویی فشرده است که در آن کندل دوم کاملا در محدوده کندل قبلی قرار می‌گیرد و نشانه‌ای از توقف موقت بازار پیش از حرکتی بزرگ‌تر است. این الگو بسته به موقعیت خود می‌تواند ادامه‌دهنده یا بازگشتی باشد. اگر شکست محدوده اینساید بار در جهت روند اصلی رخ دهد، سیگنال ادامه مسیر است؛ اما شکست در خلاف جهت، احتمال برگشت قیمت را افزایش می‌دهد. وقتی این الگو در نزدیکی نواحی مهم حمایت یا مقاومت شکل بگیرد، اعتبار آن برای تصمیم‌گیری معاملاتی بیشتر می‌شود.

الگوی فیکی (Fakey)

الگوی فیکی زمانی رخ می‌دهد که قیمت ابتدا از محدوده یک اینساید بار عبور می‌کند اما به‌سرعت بازمی‌گردد و در جهت مخالف حرکت می‌کند. این رفتار نشانه‌ای از فریب بازار و خروج معامله‌گران ناآگاه از موقعیت‌های خود است. در چنین شرایطی، تریدرهای باتجربه با مشاهده کندل بازگشتی قوی، وارد معامله در جهت مخالف می‌شوند. فیکی معمولا در نواحی مهم حمایت و مقاومت شکل می‌گیرد و اغلب آغازگر حرکات پرقدرت قیمتی است.

الگوهای شکست جعلی (False Breakout)

شکست جعلی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت برای لحظه‌ای از سطح حمایت و مقاومت عبور کند اما نتواند در آن ناحیه تثبیت شود و به‌سرعت بازگردد. این وضعیت اغلب معامله‌گران را فریب می‌دهد تا وارد جهت اشتباه شوند، در حالی که بازار بلافاصله مسیر خود را تغییر می‌دهد. تریدرهای باتجربه از این موقعیت برای ورود معکوس استفاده می‌کنند، زیرا نشان‌دهنده ضعف روند یا تله نقدینگی است. مشاهده کندل تایید پس از بازگشت قیمت می‌تواند سیگنالی دقیق برای ورود باشد.

نقش کندل‌شناسی در پرایس اکشن

کندل‌ها مهم‌ترین اجزای خوانش رفتار قیمت هستند و هر کدام بیانگر واکنش لحظه‌ای بازار به عرضه و تقاضاست. ترکیب شکل، سایه و موقعیت کندل‌ها می‌تواند نکات مهمی درباره احساسات جمعی تریدرها آشکار کند. برخی از کندل‌های مهم که در پرایس اکشن استفاده می‌شوند عبارت‌اند از:

• کندل پین بار (Pin Bar): نشان‌دهنده رد قیمت از یک سطح و برگشت سریع
• کندل انگولفینگ (Engulfing): نشان‌دهنده برگشت قوی بازار با پوشش کامل کندل قبلی
• کندل دوجی (Doji): بیانگر بلاتکلیفی یا تغییر احتمالی روند
• کندل چکش (Hammer): اغلب در کف‌ها ظاهر می‌شود و نشانه‌ای از بازگشت صعودی است
• کندل مرد آویزان (Hanging Man): در سقف‌ها دیده می‌شود و هشدار تغییر روند نزولی می‌دهد

بررسی کندل‌ها به تنهایی کافی نیست و باید در بستر ساختار کلی بازار تحلیل شوند. ترکیب کندل‌شناسی با سطوح حمایت و مقاومت، دید دقیق‌تری برای تصمیم‌گیری فراهم می‌کند.

نحوه تشخیص مناطق حمایت و مقاومت

مناطق حمایت و مقاومت نقاطی هستند که در آن تعادل میان خریداران و فروشندگان برقرار می‌شود. برای شناسایی این نواحی، باید سقف‌ها و کف‌های تکرار شده در نمودار را بررسی کرد؛ جایی که قیمت چندین‌بار واکنش نشان داده است. ترسیم خطوط افقی روی این نواحی، به تریدر کمک می‌کند تا محدوده‌های مهم را تشخیص دهد. همچنین اعداد رُند مانند ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ اغلب نقش حمایت یا مقاومت روانی دارند. توجه به واکنش کندل‌ها در این نواحی، کلید ورود و خروج دقیق در پرایس اکشن است.

استفاده از پرایس اکشن در تایم‌فریم‌های مختلف

استفاده از پرایس اکشن در تایم‌فریم‌های مختلف به معنای تطبیق تحلیل با اهداف معاملاتی است. در تایم‌فریم‌های بلندمدت مثل روزانه و هفتگی، رفتار قیمت قابل اعتمادتر است و نویز کمتری دارد، در نتیجه برای تحلیل روند کلی بازار بسیار مفید است. در مقابل، تایم‌فریم‌های کوتاه مثل ۱۵ دقیقه یا یک‌ساعته، موقعیت‌های بیشتری برای ورود فراهم می‌کنند اما نیاز به دقت بالا و واکنش سریع دارند.معامله‌گران حرفه‌ای اغلب از تایم‌فریم بالا برای شناسایی جهت کلی بازار و نواحی مهم استفاده می‌کنند و سپس در تایم‌فریم‌های پایین‌تر به‌دنبال سیگنال ورود یا خروج دقیق می‌گردند. این ترکیب تحلیلی چندبُعدی، هماهنگی بیشتری بین دید بلندمدت و تصمیم‌گیری کوتاه‌مدت ایجاد می‌کند.

ترکیب پرایس اکشن با استراتژی‌های معاملاتی

ترکیب پرایس اکشن با سایر روش‌های معاملاتی باعث افزایش دقت تصمیم‌گیری و کاهش خطاهای تحلیلی می‌شود. برای مثال، تریدرها می‌توانند با استفاده از میانگین متحرک، جهت روند را تعیین کرده و در ادامه فقط به دنبال سیگنال‌های پرایس اکشن در جهت آن روند باشند.همچنین استفاده از اندیکاتورهایی مثل حجم معاملات یا RSI در کنار پرایس اکشن، می‌تواند تاییدی برای قدرت حرکت یا ضعف آن باشد. این رویکرد ترکیبی، به‌ویژه در بازارهای پرنوسان، فیلتر مناسبی برای سیگنال‌های نادرست ارائه می‌دهد و احتمال موفقیت معاملات را بالا می‌برد.

سخن پایانی

الگوهای پرایس اکشنی که در این مقاله در مورد آن‌ها صحبت کردیم تمام الگوهای موجود در اختیار تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران نیستند ولی از نظر ما بهترین و پرکاربردترین آن‌ها هستند. برای همین پیشنهاد می‌کنیم که برای مطالعه و تمرین آن‌ها زمان و انرژی کافی بگذارید و حتی با مراجعه به نمودارهای قیمتی دارایی‌های مختلف سعی کنید الگوهای معرفی شده را روی نمودار کشف کنید و ببینید که حرکت قیمت بعد از شکل‌گیری آن‌ها به چه شکل بوده است. با این کار می‌توانید بسیاری از مسائل گفته شده در این مقاله مثل تغییر روند یا ادامه‌ حرکت را با چشم خود ببینید و به قدرت الگوهای پرایس اکشن ایمان بیاورید.

البته فراموش نکنید که بعضی از الگوهای نمودار شمعی یا کندل استیک‌ها هم در این زیرمجموعه جا می‌گیرد و الگوهای پرایس اکشن هم مانند دیگر تحلیل‌های قابل استفاده در بازارهای مالی تنها احتمالات را مشخص می‌کند و هیچ چیز قطعی نیست. ضمن اینکه استفاده‌ درست و توانایی تشخیص دقیق این الگوها نیز می‌تواند شانس موفقیت ما را بالاتر ببرد.

سوالات متداول