بلاک چین (Blockchain) چیست؟ | آموزش صفر تا صد برای مبتدیان
کسب اطلاعات بیشتر درباره بلاکچین
بلاک چین در حقیقت یک دفترکل برای ذخیرهی اطلاعات در قالب تراکنشهای مختلف است بهطوری که هر عضو از شبکه یک نسخه از این دفتر را پیش خود نگهداری میکنند. بلاک چین را میتوان نوع خاصی پایگاه داده در نظر گرفت که میتواند اطلاعات مختلف را به صورت امن و غیرقابلدستکاری در خود ذخیره کند. بلاک چین در حقیقت یک دفترکل برای ذخیرهی اطلاعات در قالب تراکنشهای مختلف است بهطوری که هر عضو از شبکه یک نسخه از این دفتر را پیش خود نگهداری میکند.
پس بلاک چین روی یک شبکه از اعضای مختلف پیادهسازی میشود و همهی اعضا در مدیریت و نحوهی انجام کارها نقش خواهند داشت. بلاک چین یکی از زیرمجموعههای فناوری دفترکل توزیعشده یا همان DLT است. این فناوری حتی قبل از تولد بیت کوین نیز وجود داشته است ولی اغلب کاربرها این تکنولوژی را با بلاک چین و همچنین بیت کوین و تمام ارزهای دیجیتال یکسان در نظر میگیرند که تفکر صحیحی نیست.
در این مقاله میخواهیم به طور جامع با بلاک چین، طرز کار، ویژگیها، کاربردها و سایر موارد مرتبط با این فناوری جذاب آشنا شویم. حتماً تا پایان این مطلب ما را همراهی کنید.
فناوری دفتر کل توزیع شده – DLT
همانطور که در مقدمه اشاره شد، بلاک چین تنها یک زیر مجموعه از «فناوری دفترکل توزیعشده» (Distributed Ledger Technology = DLT) است. دفترکل از قدیم به جایی گفته میشود که تمام اطلاعات یک کسبوکار یا یک سیستم در آن ثبت میشود. در اکثر موارد با بررسی دفترکل میتوان اطلاعاتی مثل مشخصات افراد و تبادلات مالی و غیره را مشاهده کرد. پس دفترکل مفهوم جدیدی نیست و انسانها سالهاست از آن استفاده میکنند.
منظور از توزیعشده در این نامگذاری این است که دفترکل فقط در اختیار یک یا چند نفر خاص نباشد، بلکه تمام اعضای شبکه یک نسخه از آن را در اختیار داشته باشند و این ترتیب همه میتوانند وضعیت سیستم را در هر لحظه مشاهده کنند. این مفهومی است که «بلاکچین» (Blockchain) بر اساس آن بنا شده و پیادهسازی شبکهی بیت کوین نیز به عنوان اولین «رمزارز» (Cryptocurrency) روی بلاک چین صورت گرفته است.
البته ساختارهای دیگری نیز وجود دارند که یک DLT به حساب میآیند ولی هیچکدام از آنها به اندازهی بلاک چین معروف نیستند. از جمله این سیستمها میتوانیم «هشگراف» (HashGraph)، «دگ» (DAG) و «هولوچین» (Holochain) را نام ببریم. در یک دفترکل متمرکز، همهی پردازشها توسط یک سیستم مرکزی انجام میشود و سایر اعضای شبکه، کنترلی روی نحوهی پردازشها ندارند؛ اما در دفترکل توزیعشده، کنترل شبکه در اختیار اعضای آن خواهد بود و به این ترتیب شفافیت سیستم بالا میرود. نوع مشارکت اعضا در پردازشهای شبکه توسط سازوکارهای خاصی یه نام «الگوریتم اجماع» (Consensus Algorithm) تعییین میشود که در ادامه بیشتر راجع به آنها صحبت میکنیم.
بلاک چین چیست؟
«بلاک چین» (Blockchain) که در فارسی به آن «زنجیرهی بلوک» نیز گفته میشود، یک شبکهی متشکل از اعضای مختلف برای پردازش و ذخیرهی امن اطلاعات است. پیشتر بیان شد که این شبکه یک نوع دفترکل توزیعشده یا DLT است. پس اینطور نتیجه میگیریم که یک نسخه از اطلاعات ذخیرهشده در زنجیرهی بلوک اصلی در اختیار هر عضو شبکه قرار دارد. اعضا در این شبکه «نود» (Node) یا گره نامیده میشوند (و نودها هم انواع مختلفی مثل Master Node و Lightweight Node و غیره دارند).
ارتباط نودهای این شبکه به صورت «همتابههمتا» (Peer to Peer = P2P) است؛ برای درک ارتباط P2P به این مثال دقت کنید: شما در حال مطالعه یک مقاله از سایت حسینی فایننس هستید. برای دریافت این اطلاعات، کامپیوتر یا موبایل شما باید درخواستی برای سرور سایت ارسال کند تا اطلاعات خواستهشده برای شما فرستاده شود. سرور مرکزی سایت حسینی فایننس مسئول رسیدگی به درخواستها و حتی ارتباط کاربرها با هم است.
اما در یک ارتباط همتابههمتا، به خاطر نبودن واحد کنترل مرکزی، سازوکاری طراحی میشود تا کاربرها بتوانند به طور مستقیم با هم ارتباط برقرار کرده و اطلاعات مختلف را برای هم ارسال کنند. اطلاعات در بلاک چین به صورت تراکنش هستند و مجموعهای از تراکنشهای پردازششده، در واحدهای بزرگتری به نام «بلوک یا بلاک» (Block) قرارداده میشوند و به بقیهی بلاکها که همان زنجیرهی بلوکی اصلی است، اضافه میشوند. زمانی که یک بلاک به زنجیره بلوکی اضافه شد، دیگر امکان تغییر، دستکاری یا پاککردن آن وجود ندارد.
برای اطمینان از این کار، تکتک اطلاعات درون بلاک قبل از ذخیرهشدن، رمزنگاری شده و در انتها کل بلاک نیز رمزنگاری میشود. علاوهبراین، در عملیات رمزنگاری هر بلاک از رمز بلاک قبلی نیز استفاده میشود که باعث ایجاد یک ارتباط زنجیرهای بین بلاکها شده و به همین خاطر به چنین شبکهای زنجیرهی بلوکی میگویند. این فرایندهای رمزنگاری توسط توابع پیچیدهی ریاضی به نام «تابع هش» (Hash Function) انجام میشود که انواع مختلفی دارند.
تابع هش ویژگی جالبی دارد و آن این است که هر ورودی که به آن بدهید، یک خروجی با طول ثابت تولید میکند. مثلاً در شبکهی بیت کوین از تابع هش SHA256 استفاده میشود. یعنی اگر هر نوع دادهای مثل عدد، کلمه، جمله، متن، فرمول یا غیره با هر طولی به این تابع داده شود، یک خروجی ۲۵۶ بیتی تولید خواهد کرد. وقتی عملیات هش کردن یک بلاک به پایان رسید، احتمال اینکه فردی بتواند برای یک بلاک دیگر نیز دقیقا همین هش را تولید کند، تقریباً صفر است. به همین خاطر میتوان هر بلاک را با اطمینان از اینکه در آینده دستکاری نخواهد شد، به بلاک چین اضافه کرد.
اگر جدیدترین بلاک بیت کوین را بررسی کنیم، میبینیم که در هش آن از هش بلاک قبلی استفاده شده و بلاک قبلی نیز هش بلاک قبل خود را دارد. اگر به همین ترتیب هش بلاکها را تا انتها بررسی کنیم، به اولین بلاک زنجیره میرسیم که به آن «جنسیس بلاک» (Genesis Block) گفته میشود.
بلاک چین چطور کار میکند؟
به این معنی که قوانین شبکه طوری تعیین میشود که اولاً اکثر اعضا رفتار مثبتی از خود نشان دهند و دوماً شبکه بتواند جلوی فعالیتهای خرابکارانه را بگیرد.
تا اینجا متوجه شدیم که بلاک چین اطلاعات مختلف یا همان تراکنشها را پردازش و سپس آنها را با تابع هش، رمزنگاری کرده و در واحدهایی به نام بلاک قرار میدهد و بلاک جدید را به رنجیرهی بلوکی اصلی اضافه میکند. این فرایند توسط اعضای شبکه انجام میشود و هیچ عضوی توانایی یا قدرت بیشتری نسبت به سایر اعضا ندارد. این کارها ساده به نظر میرسد اما پیادهسازی آن، طوری که احتمال وقوع خطا در کمترین حالت ممکن باشد، کار بسیار سختی است.
اگر تراکنشهای نامعتبر در یک بلاک وجود داشته باشند، آن بلاک تأیید میشود؟ اگر تعدادی از نودها بخواهند یک یا چند بلاک قبلی را دستکاری کنند، سیستم چگونه تشخیص میدهد و بسیاری از موارد دیگر. در ادامه میخواهیم با نحوهی انجام کارها را در شبکهی بلاک چین آشنا شویم. برای درک ساختار و عملکرد بلاک چین ابتدا باید با دو مفهوم مهم «تئوریِ بازی» (Game Theory) و «خطای بیزانس» (Byzantine Problem) آشنا شویم. تئوریِ بازی یک روش محاسباتی بر اساس قوانین احتمالات است و از آن برای تشخیص رفتار و تصمیمگیریهای انسان در شرایط خاص استفاده میشود.
جالب است بدانیم که در طراحی بسیاری از سیستمهای پیچیده مثل کریپتوکارنسیها از تئوری بازی استفاده شده است. برای درک این تئوری از مثال معروف به نام «مسئلهی زندانی» (The Prisoner’s Dilemma) استفاده میشود. ماجرا از این قرار است که دو زندانی A و B در دو سلول جداگانه قرارداشته و هیچ راه ارتباطی بین آنها وجود ندارد. از آنها بازجویی میشود و قوانین بازی این است که اگر A سکوت کند و B اعتراف کند، A آزاد و B به ۳ سال زندان محکوم میشود.
برعکس، اگر B سکوت کند و A اعتراف کند، B آزاد و A به ۳ سال زندان محکوم میشود. اگر هر دو اعتراف کنند، هرکدام به ۲ سال زندان محکوم میشوند و در نهایت اگر هر دو سکوت کنند، به دلیل عدم وجود دلایل کافی، هر دو به ۱ سال زندان محکوم خواهند شد. از آنجایی که دو زندانی هرگز از تصمیم یکدیگر آگاه نخواهند شد، پس در اکثر مواقع، بهترین گزینهی معقول یعنی سکوت کردن و ۱ سال محکومیت را انتخاب خواهند کرد.
این یک مثال ساده از تئوری بازی بود. به کمک این تئوری میتوان رفتار و جهتگیری اعضای یک شبکه را از قبل پیشبینی کرد و سازوکار شبکه را در جهت همکاری حداکثر اعضا طراحی کرد. حالا باید با خطای بیزانس آشنا شویم. مشکلی که در طراحی شبکههای توزیعشده وجود دارد، این است که از آنجایی که همهی اعضا در فرایند پردازش اصلی مشارکت دارند، ممکن است برخی از نودها صادقانه عمل نکنند، مثلاً بخواهند اطلاعات غلطی را تأیید کنند و یا اطلاعات تأییدشدهی قبلی را تغییر دهند که به آن خطای بیزانس گفته میشود.
پردازشهای شبکه باید سازوکاری داشته باشد که بتواند هم امکان همکاری و مشارکت همهی نودها را فراهم کند و هم خودِ اعضا بتوانند رفتارهای خرابکارانه را تشخیص داده و جلوی آنها را بگیرند. پس نیاز است بلاک چین دارای قابلیتی به نام «تحمل خطای بیزانس» (Byzantine Fault Tolerant = BFT) باشد. همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، بلاک چین این قابلیت را از طریق بهکارگیری سازوکاری به نام الگوریتم اجماع به وجود میآورد.
الگوریتم اجماع بلاک چین
از آنجایی که الگوریتم اجماع نقش بسیار مهمی در عملیات پردازشی بلاک چین دارد، بهتر است کمی بیشتر در مورد آن صحبت کنیم. الگوریتم اجماع سازوکاری است که یک شبکهی توزیعشده برای جلوگیری از خطای بیزانس و همچنین با استفاده از تئوری بازی، به اعضای شبکه انگیزه میدهد تا با فعالیت صادقانهی خود، هم به امنیت شبکه کمک کنند و هم پاداش دریافت کرده و به سود برسند.
الگوریتم اجماع انواع مختلفی دارد. دو نوع از معروفترین آنها، الگوریتم «گواه اثبات کار» (Proof of Work = PoW) و «گواه اثبات سهام» (Proof of Stake = PoS) هستند. در الگوریتم PoW که در شبکهی بیت کوین هم از آن استفاده میشود، اعضای شبکه برای مشارکت در پردازش بلاکها باید قدرت پردازشی کامپیوتر خود را در اختیار شبکه قرار دهند. از این قدرت پردازش در عملیات هشینگ (همان رمزنگاری) بلاکها استفاده میشود و در ازای آن، به اعضا در قالب ارز دیجیتال، پاداش پرداخت میشود.
طبیعی است که هرچه قدرت پردازشی بیشتر باشد، میزان پاداش هم بیشتر خواهد بود. به این عملیات «استخراج» (Mining) و به افرادی که این کار را انجام میدهند، «ماینر» (Miner) گفته میشود. البته در مورد بیت کوین، دیگر قدرت پردازشیِ کامپیوترهای معمولی بهصرفه نیست و برای این کار از دستگاههای خاصی به نام «ایسیک» (ASIC) استفاده میشود.
به مجموعهای از این دستگاهها که در یک جای مخصوص (مثل سوله) به طور همزمان به استخراج مشغول باشند، «مزرعهی استخراج» (Mining Farm) میگوییم. گواه اثبات سهام، الگوریتم اجماع جدیدتری است که در شبکههای بلاک چینی از آن استفاده میشود. در این روش، دیگر خبری از دستگاه ماینر و قدرت پردازش زیاد نیست، بلکه اعضای شبکه برای مشارکت در امور، باید مقداری از داراییهای خود را به صورت ارز دیجیتال در شبکه سپردهگذاری کنند.
سیستم با توجه به میزان سرمایه و فاکتورهای مختلف دیگر، اعضای خاصی از شبکه را برای تأیید بلاکها انتخاب میکند که به آنها «ولیدیتور» (Validator) گفته میشود. در اینجا هم هرچه میزان سرمایهی سپردهگذاریشده بیشتر باشد، سود دریافتی بیشتر خواهد بود. الگوریتم PoS به علت داشتن مزیتهایی مثل مصرف انرژی کمتر، آسیب کمتر به محیط زیست و سرعت پردازش بالاتر، استفادهی بیشتری در شبکههای بلاک چین دارد. جالب است بدانیم اتریوم که بعد از بیت کوین، بیشترین حجم بازار ارز دیجیتال بازار را در اختیار دارد، در حال انتقال از سیستم PoW به PoS است. این کار برای حل مشکل کاهش سرعت شبکه و بالارفتن کارمزدهای اتریوم به دلیل رشد نجومی پروژههای مختلف روی این شبکه، در حال انجام است. نسخهی جدید این شبکه، اتریوم ۲ نام دارد و احتمالا در سال ۲۰۲۲ شروع به کار خواهد کرد.
انواع بلاک چین
بلاکچین عمومی: در بلاک چین عمومی (که به آن Permissionless هم گفته میشود) هیچ محدودیتی برای دیدن تراکنشها و پیوستن نودهای جدید به شبکه و شرکت در تأیید تراکنشها وجود ندارد. هیچ یک از نودها قدرت یا اختیار بیشتری نسبت یه سایر نودها ندارد و شبکه به طور کامل غیرمتمرکز است. بلاک چین عمومی بیشترین درجهی شفافیت و اعتماد را دارد و از امنیت بالایی برخوردار است؛ اما سرعت پردازش تراکنشها کم و در هنگام شلوغی، شبکه دچار مشکل «مقیاسپذیری» (Scalability) میشود. شبکههایی مثل بیت کوین، اتریوم و لایت کوین از جمله بلاک چینهای عمومی هستند.
بلاکچین خصوصی: بلاک چین خصوصی همانطور که از نامش پیداست، توسط همه قابل دسترسی نیست. این بلاک چین بیشتر توسط شرکتها و سازمانها استفاده میشود و فقط به نودهای خاصی اجازهی پیوستن به شبکه داده میشود. تعیین سطح امنیت، دسترسی و فعالیتها هر نود توسط یک بخش کنترل میشود. پس بلاک چینهای خصوصی در ابعاد کوچکتری نسبت به بلاک چینهای عمومی پیادهسازی میشوند و بیشتر برای سیستمهایی مثل رأیگیری، زنجیرهی تأمین، هویت دیجیتال و غیره به کار میروند. از جمله بلاک چینهای خصوصی میتوان به Multichain، Hyperledger projects و Corda اشاره کرد.
بلاکچین کنسرسیوم: بلاک چین کنسرسیوم یک شبکهی نیمهمتمرکز است و عموماً توسط چند سازمان مختلف اداره میشود. این نوع بلاک چینها بیشتر توسط بانکها و سازمانهای دولتی استفاده میشوند و برخلاف بلاک چینهای خصوصی، مدیریت و تبادل اطلاعات را بین چند سازمان مختلف انجام میشود. به این ترتیب سازمانها کنترل بهتری روی مدیریت منابع خواهند داشت و امنیت شبکه بیشتر خواهد شد. شبکههای Energy Web Foundation و R3 نمونههایی از این نوع بلاک چینها هستند.
بلاک چین هیبرید: بلاک چین هیبرید ترکیبی از بلاکهای عمومی و خصوصی است و ویژگیهای هر دوی آنها را دارد. کاربرها در چنین شبکهای میتوانند اجازهی دسترسی به اطلاعات خاصی را برای افراد مشخصی تعیین کنند. همچنین میتوان مشخص کرد چه قسمتی از زنجیرهی بلوکی برای همه قابل دسترس باشد و چه قسمتی به صورت خصوصی باقی بماند. همه میتوانند به بخش عمومی شبکه بپیوندند ولی برای پیوستن به بخش خصوصی بلاک چین هیبرید، نیازمند اجازهی دسترسی است. به عنوان مثال «دراگون چین» (Dragonchain) یک نوع بلاک چین هیبریدی است.
مزایا و معایب بلاک چین
به کمک فناوری بلاک چین میتوان سیستمهای غیرمتمرکز مختلفی را به وجود آورد. این موضوع مزیتهای زیر را به همراه خواهد داشت:
- شفافیت بیشتر: بر خلاف سیستمهای سنتی و متمرکز، فرایندهای پردازش و تأیید اطلاعات در بلاک چینها توسط کاربرها انجام میشود. بر اساس قوانین اجماع، هیچ فردی نمیتواند بدون رضایت اکثریت شبکه کاری انجام دهد و همهی اعضا یک نسخه از دفترکل را در اختیار دارند. چنین سیستم شفافی میتواند تغییرات بزرگی در سازمانها و شرکتهای بزرگ ایجاد کند.
- امنیت بیشتر: با کمک قوانین اجماع و همچنین استفاده از رمزنگاری و ارتباط زنجیرهای اطلاعات در بلاک چین، امکان تغییر یا دستکاری در اطلاعات بسیار کم و در نتیجه امنیت به بالاترین حد میرسد.
- کاهش هزینهها: شرکتها امروزه هزینهی زیادی برای دریافت خدمات به واسطهها میپردازند. با قابلیت ارتباط همتابههمتا، دیگر نیازی به وجود واسطه یا واحد کنترل مرکزی نیست. در نتیجه با حدف واسطهها، هزینهها و کارمزدهای مختلف کاهش پیدا میکند.
- حذف سانسور: در بلاک چینِ (عمومی) هیچ سازمان مرکزی روی نودهای شبکه نظارت نمیکند و همهی اعضا قدرت یکسانی دارند و هر اطلاعاتی که در بلوکها ثبت شود، برای همیشه و در معرض دید همه قرار میگیرد.
- امکان ردیابی اطلاعات: تمام تراکنشها و اطلاعات درون آنها روی بلاک چین ذخیره شده و کلیه حسابها یا در اصطلاح کیف پولها را میتوان ردیابی کرد. (البته نه در بلاک چینهایی مثل «مونرو» که با هدف غیرقابل ردیابی بودنِ تراکنشها ساخته شدهاند.)
در مورد معایب بلاک چین میتوانیم این موارد را بیان کنیم:
- فناوری نوظهور: این فناوری هنوز نوپا است و سالها زمان نیاز است تا به مقبولیت فناوری مثل اینترنت برسد.
- عدم مقیاس پذیری: بیشتر شبکههای بلاک چین مشکل مقیاسپذیری دارند. این مشکل باعث میشود در زمانهای شلوغی شبکه و افزایش تعداد تراکنشها، سرعت کم شود و کارمزدها افزایش پیدا کنند.
- خطر وجود باگ برنامهنویسی: کوچکترین باگ یا مشکل نرمافزاری میتواند در بحث «قراردادهای هوشمند» (Smart Contracts) و «برنامههای غیرمتمرکز» (DApps) منجر به از دست رفتن سرمایههای موجود در یک پلتفرم شود. قراردادهای هوشمند مجموعه کدهایی هستند که در صورت تحقق شرایط تعریف شده، تراکنشهای مشخصی را به صورت خودکار روی بلاک چین انجام میدهند.
- آپدیتهای سخت و زمانبر: ایجاد تغییر پر پلتفرمهای غیرمتمرکز پیچیدگیهای بیشتری نسبت به سیستمهای متمرکز دارد. شاید بارها دیده باشید که یک وبسایت اعلام میکند به علت بهروزرسانی شبکه، ۲ ساعت از دسترس خارج خواهد شد. پیادهسازی چنین اتفاقاتی که در شبکههای بلاک چینی «فورک» (Fork) نام دارد روزها به طول میانجامد و اغلب مراحل مختلفی باید طی شود تا اکثریت موافقت خود را نسبت به اجرای آپدیت اعلام کنند.
- بازار پر نوسان: به دلیل نوپا بودن فناوری بلاک چین و بازار ارزهای دیجیتال، دستکاری زیادی در قیمتها ممکن است رخ دهد که باعث نوسان شدید قیمت و افزایش ریسک فعالیت در این حوزه میشود.
کاربردهای بلاک چین
امور مالی و تجارت: این بخش هماکنون بیشترین کاربرد بلاک چینها را به خود اختصاص داده و چندسالی است که با شکلگیری انواع پلتفرمهای سرمایهگذاری، وامدهی و صرافیهای غیرمتمرکز و سیستمهای پرداخت رشد زیادی داشته است. حتی یک بخش مجزا در بازار ارزهای دیجیتال به نام «امور مالی غیرمتمرکز» یا همان «دیفای» (DeFI) به وجود آمده و در آن، پروژههای مختلف، خدمات مالی گوناگونی را به کاربرها ارائه میدهند. به عنوان مثال، در کمتر از چند دقیقه میتوان از پلتفرمهای وامدهی دیفای وام دریافت کرد. چنین چیزی حتی در پیشرفتهترین بانکهای امروزی نیز امکانپذیر نیست.
صنعت گیمینگ: صنعت بزرگ بازیهای کامپیوتری میتواند بهرهی زیادی از فناوری بلاک چین ببرد. امروزه گیمرها در تسلط کامل شرکتهای بازیسازی هستند؛ اما در بازیهایی که بهصورت غیرمتمرکز روی بلاک چین ساخته میشوند، کاربرها قادرند آیتمهای مختلف را ایجاد و به معنای واقعی تصاحب کنند و در مدیریت بسیاری از موارد ساختاری بازی شریک باشند. همچنین به کمک فناوری «توکنهای تعویضناپذیر» یا همان NFTها میتوان از آیتمهای یک بازی در پلتفرمهای دیگر استفاده کرد. بلاک چین «انجین» (Enjin) در حال انجام فعالیتهای جالبی در این حوزه است.
املاک و مستغلات: در این بخش، هم میتوان معاملات را با استفاده از قراردادهای هوشمند بهینهسازی کرد و هم میتوان با توکنایز کردن داراییهایی مثل املاک و مستغلات، معاملات مختلف مثل خرید بخشی از یک خانه یا سرمایهگذاری در ملک با خرید درصد کوچکی از آن را برای همه امکانپذیر کرد. همچنین به کمک بلاک چین میتوان تاریخچهی شفافی از معاملات و هویت مالکان قبلی املاک تهیه کرد.
سازمانهای دولتی: دولتها میتوانند از بلاک چین در زمینههای مختلفی مثل مدیریت مدارک شناسایی، انتخابات عادلانه، مدیریت مالی و … استفاده کنند.
بهداشت و درمان: در این حوزه نیز بلاک چین میتواند تغییرات مثبتی ایجاد کند مثل: حذف حریم خصوصی بیماران، ردیابی و پیگیری نسخههای تجویزشده و دسترسی طبقهبندی شده به سوابق پزشکی و غیرقابل دستکاری بودن آنها.
خدمات حمل و نقل: شبکههای حمل و نقل همواره یکی پردغدغهترین بخشهای اقتصاد هستند که از حلقههای مختلف تشکیل شدهاند. به کمک فناوری بلاک چین میتوان نتیجهی بهتری در ردیابی کالاها، اطمینان از عدم دستکاری در قیمتها و کالاها، کنترل ماشینهای حمل و… به دست آورد.
سخن پایانی
به پایان این مقاله رسیدیم اما برای فناوری بلاک چین این تازه اول ماجراست. فراموش نکنیم که زیرساخت اینترنت هم چندین سال قبل از آغاز به کار آن در حال شکلگیری بود و دههها زمان نیاز بود تا به چیزی که امروزه همهی دنیا به آن وابستهاست تبدیل شود. بلاک چین به عنوان یکی از راههای پیادهسازی فناوری DLT اولین بار با پروژهی بیت کوین به دنیا معرفی شد. به مرور سایر پروژهها نیز ازین ساختار استفاده کردند و با ارائهی انواع خدمات غیرمتمرکز، یک بازار ترلیون دلاری به نام بازار کریپتو را شکل دادند.
بلاک چینها با کمک قوانین اجماع میتوانند مدیریت شبکه را به کاربرها واگذار کرده و به این ترتیب واسطهها حذف و دیگر نیازی به بخش کنترل مرکزی نخواهد بود. از مزیتهای بلاک چین میتوان شفافیت و امنیت بیشتر، کاهش هزینهها و حذف سانسور را نام برد. این فناوری به خاطر نوظهور بودن هنوز درگیر مسائلی مثل عدم مقیاسپذیری، باگهای کدنویسی، آپدیتهای سخت و زمانبر و بازار پرنوسان است.
برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان از کارشناسان ما، اطلاعات خواسته شده رو تکمیل فرمایید.
یکی از مقاله های خوب که بلاک چین چیست را به زبان ساده بیان کرده ممنون از سایت خوبتون حالا خیلی برام سوال شده که هدف بلاک چین چیست چرا راه اندازی شد یعنی این بود که فقط بخشی از نیاز های پرداخت دیجیتال رو حل کنه؟
سلام وقت شما بخیر
ببینید هدف از ایجاد بلاکچین فقط لزوما غیرمتمرکز کردن پرداختها نیست و کاربردهای بسیار زیاد دیگهای هم داره
توی مقاله ما هدف بلاک چین و کاربردهاش رو آوردیم ولی اگر کامل متوجه نشدید کلا به بخش آموزش بلاک چین سایت مراجعه کنید و اگر باز اطلاعاتی مونده بود که نگرفتید درخدمتتون هستیم
موفق و پرسود باشید.
بلاکچین یک حالتِ حافظهِ اینترنتیه که برای نگهداریِ اطلاعاتِ دیجیتالی استفاده میشه. این حالت حافظه به صورت یک سری بلوکهای متصل به هم درست میشه، که هر بلاک شاملِ اطلاعاتی هست که از قبلی به دست آمده و به بلاک بعدی متصل میشه. بلاکچین معمولاً برای ذخیره سازیِ تراکنشهای مالی و اطلاعاتِ مربوط به کریپتوکارنسیها مورد استفاده قرار میگیره. همچنین این ساختار بلاکچین امکانِ تغییرِ اطلاعات قبلی رو به شدت سخت میکنه، بدون اینکه تمامیِ بلوکهای بعدی نیز تغییر کنند. به همین دلیل، بلاکچین معتبرترین و قابلِ اعتمادترین روش برای ذخیره سازیِ اطلاعاتِ دیجیتالی به حساب میاد. فکر کنم جواب سوالتون رو کامل گرفته باشید دیگه
سلام میشه بازی های بلاکچین و همچنین پیام رسان های بر پایه بلاکچین را هم معرفی کنید
سلام نیمای عزیز وقت شما بخیر
ما توی بلاگ سایت یه مقاله به نام معرفی محبوب ترین بازیهای متاورسی داریم که داخلش اکثر بازیهای معروف این حوزه معرفی شده.
مقاله رو مطالعه کنید
سلام.
تفاوت دقیق بین نودها و ماینرها چیه؟ نودها چجوری عملیات هارو تایید میکنن و فرقشون با کاری که ماینرها میکنن چیه؟
سلام دوست عزیز
نودها یه کپی از بلاک چین رو ذخیره میکنن ولی ماینرها تراکنشها رو تایید و به بلاک چین اضافه میکنن
موفق باشید
سلام عالی بود ممنون از شما
بسیار مفید بود ممنون