مدیریت ریسک چیست؟ دلایل اهمیت و مراحل مدیریت کردن ریسک + مثال
یکی از چالشهای بزرگی که در دنیای ارزهای دیجیتال برای معامله گران وجود دارد مدیریت ریسک است. مدیریت ریسک اگر به درستی در فرد اتخاذ شود میتواند کمک بزرگی به پیشبرد اهداف هر معاملهگر و موفقیت وی در امور معامله باشد.
در ادامه از بلاگ حسینی فایننس به شرح کامل مدیریت ریسک میپردازیم و نکاتی طلایی را برای علاقهمندان به حوزه ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی بیان میکنیم.
مدیریت ریسک برای تازه واردان به بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال
بیشتر ما در طول فعالیتهای روزمرهی خود آنها را ناخودآگاه مدیریت میکنیم. اما وقتی نوبت به بازارهای مالی و مدیریت مشاغل میرسد، ارزیابی ریسکها یک عمل مهم و بسیار آگاهانه است.
معمولاً در اقتصاد، مدیریت ریسک را به عنوان چارچوبی توصیف میکنیم که نحوهی برخورد یک شرکت یا سرمایه گذار با خطرات مالی را مشخص میکند؛ که این موضوع ذات انواع تجارتها را به نمایش میگذارد.
برای معاملهگران و سرمایهگذاران، این چارچوب ممکن است شامل مدیریت چندین کلاس دارایی، مانند ارزهای رمزپایه، بازار تبادل ارزهای خارجی، کالاها، سهام، شاخصها و املاک و مستغلات باشد.
انواع مختلفی از ریسکهای مالی وجود دارد که میتوان آنها را از طرق مختلف طبقهبندی کرد. در این مقاله مروری بر روند مدیریت ریسک برای کاربران انجام شده است.
همچنین برخی از استراتژیهایی ارائه میشود که میتواند به تجار و سرمایهگذاران کمک کند تا خطرات مالی را کاهش دهند.
درواقع، مدیریت ریسک فرایند به حداقل رساندن یا کاهش خطر است. این کار با شناسایی و ارزیابی ریسک و به دنبال آن استفادهی بهینه از منابع برای نظارت و به حداقل رساندن استفاده از همان منابع شروع میشود.
ریسک به طور کلی ناشی از عدم اطمینان است. در سازمانها این خطر میتواند ناشی از عدم اطمینان در بازار یعنی (تقاضا، عرضه و بورس سهام)، عدم موفقیت در پروژهها، حوادث، بلایای طبیعی و غیره باشد. بسته به نوع خطر ابزارهای مختلفی برای مقابله با آنها وجود دارد.
مدیریت ریسک چگونه کار میکند؟
- مرحلهی اول: تعیین اهداف؛ اولین قدم تعیین اهداف اصلی است. این موضوع اغلب مربوط به ریسک شرکت یا فرد است. به عبارت دیگر، برای رسیدن به اهداف خود چقدر باید ریسک کنیم؟ معاملهگر قبل از انجام معاملات باید برای خود خط مشی تعیین نماید که چقدر میتواند در معاملات خود ریسک انجام دهد و بسته به شرایط خود حدی را مشخص کند.
- مرحلهی دوم: شناسایی خطرات؛ منظور شناسایی و تعریف خطرات احتمالی است. هدف این موضوع آشکار کردن انواع حوادثی است که ممکن است اثرات منفی داشته باشد. در محیط کسبوکار، این مرحله همچنین ممکن است اطلاعات روشنی ارائه دهد که ارتباط مستقیمی با خطرات مالی ندارد. در واقع تمامی اینها به این معنی است که در معاملهای که انجام میدهید باید خطرات و ریسکهایی که ممکن است برای شما پیش آید را در ذهن خود داشته باشید تا در صورت بروز آنها بتوانید سریع عکسالعمل خوب از خود نشان دهید.
- مرحلهی سوم: ارزیابی ریسک؛ پس از شناسایی خطرات، گام بعدی ارزیابی خطرات و شدت تأثیر آنها است. بعد از انجام این کار، خطرات به ترتیب اهمیت رتبهبندی میشوند. این کار ایجاد یا اتخاذ یک پاسخ مناسب را تسهیل میکند. باید ببینید که خطراتی که ممکن است برای شما اتفاق بیفتند در چه حد میتوانند بد باشند، آیا حاضر هستید که این ریسکها را به جان بخرید؟
- مرحلهی چهارم: تعریف و پاسخها؛ شامل تعریف پاسخها و راهحلها برای هر نوع ریسک، با توجه به سطح اهمیت آنها است. این موضوع مشخص میکند که در صورت وقوع یک رویداد نامطلوب، چه اقداماتی باید انجام شود.
- مرحلهی آخر: نظارت داشتن؛ استراتژی مدیریت ریسک، یعنی نظارت بر کارایی آن در واکنش به حوادث. این موضوع اغلب به جمعآوری و تجزیه و تحلیل مداوم دادهها نیاز دارد.
نمونههایی از خطرات مالی
دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است یک استراتژی یا یک برنامهی تجاری ناموفق باشد. به عنوان مثال، یک معاملهگر میتواند ضرر کند زیرا بازار در خلاف چیزی که وی پیشبینی کرده بود حرکت کرده است.
حتی گاهی معاملهگر بهخاطر تغییرات بازار احساساتی یا وحشتزده میشود و در نهایت با ضرر سهم خود را میفروشد یا اقدام به خرید نابهجا میکند.
واکنشهای هیجانی باعث میشود تاجران از استراتژی اولیهی خود چشم پوشی کنند یا آن را کنار بگذارند. این امر به ویژه در بازارهای خرسی بسیار مشهود است. پس باید در این مورد بهشدت دقت و هیجان خود را در حین معامله کنترل کرد.
در بازارهای مالی، اکثر مردم بر این باورند که داشتن یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک بهشدت به موفقیت آنها کمک میکند. در عمل نیز، این موضوع میتواند به سادگی تنظیم سفارشات Stop-Loss یا Take-Profit باشد.
یک استراتژی تجارت قوی باید مجموعه روشنی از اقدامات احتمالی را ارائه دهد، به این معنی که معاملهگران میتوانند آمادگی بیشتری برای مقابله با انواع شرایط داشته باشند.
اگرچه ذکر شد، روشهای بیشماری برای مدیریت خطرات وجود دارد. در حالت ایدهآل، استراتژیها باید به طور مداوم بازنگری و تطبیق داده شوند.
در ادامه چند نمونه از خطرات مالی به همراه شرح مختصری از چگونگی کاهش خطرات برای شما توضیح داده شده است:
- ریسک بازار: میتوان با تعیین سفارشات Stop-Loss در هر معامله، خطرات احتمالی را به حداقل رساند تا موقعیتها به طور خودکار قبل از خسارات بیشتر بسته شوند.
- ریسک نقدینگی: میتواند با تجارت در بازارهایی با حجم بالا کاهش یابد. معمولاً داراییهایی با ارزش سرمایهی بالای بازار، دارای نقدینگی بیشتری هستند.
- ریسک اعتباری: میتوان با تجارت از طریق صرافی قابل اعتماد، ریسک اعتباری را کاهش داد تا وامگیرندگان و وامدهندگان (یا خریداران و فروشندگان) نیازی به اعتماد به یکدیگر نداشته باشند.
- ریسک عملیاتی: سرمایهگذاران میتوانند با ایجاد تنوع در سبد سهام خود و جلوگیری از مواجهه با یک پروژه یا شرکت واحد، ریسکهای عملیاتی را کاهش دهند.
- ریسک سیستماتیک: همچنین میتوان با متنوعسازی اوراق بهادار ریسک سیستماتیک را کاهش داد. اما در این حالت، تنوع باید شامل پروژههایی با پیشنهادات مجزا یا شرکتهایی از صنایع مختلف باشد. ترجیحاً مواردی که همبستگی بسیار کمی دارند.
- منبع ریسک: منبع میتواند داخلی یا خارجی باشد. منابع خارجی خارج از کنترل هستند در حالی که منابع داخلی را میتوان تا حدی کنترل کرد. به عنوان مثال، میزان بارندگی، هوا در فرودگاه و غیره غیرقابل کنترل هستند.
- مشکل: یک مشکل سطحی میتواند تهدیدی برای مشکلات بزرگتر باشد. مثل تصادف و تلفات در کارخانه، حادثه آتش سوزی و غیره باشد.
پس از شناسایی ریسک، باید بر اساس اهمیت و حساسیت ارزیابی و دستهبندی شوند؛ در اینجا به اولویتبندی ریسک میرسیم. در اصطلاح عمومی به این موضوع احتمال وقوع میگویند که تأثیری برابر با خطر دارد.
به دنبال شناسایی ریسک برنامهی تدوین و مدیریت ریسک تعیین و سپس اجرا میشوند. این موضوع شامل کنترلهای امنیتی و مکانیسمهای کنترل مؤثر برای کاهش خطر است.
چرا مدیریت ریسک مهم است؟
با اجرای طرح مدیریت ریسک و در نظر گرفتن خطرات یا حوادث مختلف احتمالی قبل از وقوع، یک سازمان میتواند از احتمال وقوع خطرات جلوگیری کرده یا در صورت وقوع به بهترین شیوه خطر را رفع کند.
این موضوع به این دلیل است که برنامهی قوی مدیریت ریسک به یک شرکت کمک میکند تا رویههایی را برای جلوگیری از تهدیدهای احتمالی ایجاد کند و در صورت بروز یا مقابلهی خطرات، تأثیر آنها را به حداقل برساند.
این توانایی در درک و کنترل ریسک، سازمانها را قادر میسازد تا در تصمیمات تجاری خود اطمینان بیشتری داشته باشند. استراتژیهای مدیریتی که بهطور خاص بر مدیریت ریسک تمرکز دارند، میتوانند به مدیران شرکتها در رسیدن به اهدافشان کمک کنند.
مزایای مهم مدیریت ریسک عبارتند از:
- محیط کار امن و مطمئن ایجاد میکند.
- ثبات عملیات تجاری را افزایش میدهد و در عین حال مسئولیت حقوقی را نیز کاهش میدهد.
- دربرابر آسیبهای احتمالی مطمئن عمل میکند.
سخن پایانی
قبل از افتتاح موقعیت معاملاتی یا تخصیص سرمایه به سبد سهام، بازرگانان و سرمایهگذاران باید با ایجاد یک استراتژی مدیریت ریسک را در نظر بگیرند. البته بهخاطرداشتن این موضوع که نمیتوان به طور کامل از خطرات مالی جلوگیری کرد، حائز اهمیت است.
به طور کلی، مدیریت ریسک چگونگی کنترل ریسکها را تعریف میکند، اما مطمئناً فقط کاهش خطرات نیست. همچنین شامل تفکر استراتژیک است تا خطرات اجتنابناپذیر به کارآمدترین شکل رفع شوند.
به عبارت دیگر، این کار در مورد شناسایی، ارزیابی و نظارت بر خطرات با توجه به زمینه و استراتژی عمل میکند. روند مدیریت ریسکها ارزیابی خطر نسبت به پاداش است بنابراین میتوان مطلوبترین موقعیتها را با مدیریت ریسک در مواقع خطر به دست آورد.
برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان از کارشناسان ما، اطلاعات خواسته شده رو تکمیل فرمایید.
من به عنوان یک تریدر که بیش از 10 سال هست تو این بازار هستم به شدت بهتون پیشنهاد میکنم دنبال آموزش مدیریت ریسک و سرمایه باشید چون این بازار نیاز به IQ نداره نیاز EQ داره که بتونید هیجانات خودتون را کاملا کنترل کنید
سلام دوست عزیز وقتتون بخیر
ممنون از نظر مفیدتون.
دقیقا همینطوره چون بدون یادگیری مبحث مدیریت ریسک همیشه یه پای سرمایهگذاری و معاملهگری میلنگه.
موفق و پرسود باشید.
من خیلی وقت بود دنبال چنین مقاله ای بودم که درباره خودش بیاد آموزش مدیریت ریسک و سرمایه رو شرح بده در کل عالی بود ویدیو رو هم کامل دیدم واقعا عالی بود ممنونم ازتون
سلام وقت شما بخیر
خوشحال هستیم که مقاله براتون مفید بوده و تونستید از ویدئو آموزشی هم استفاده کنید
موفق باشید